•|• بسم الله الرحمن الرحیم •|•
باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسندهی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی داستانک شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرفها و راهنماییهای منتقد، با درخواستهای نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبیست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسندههاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
?نقد شروع داستانک :
در شروع داستانک با این موضوع متفاوت که دشمن هر فردی را نیمه ی سفیدی آن میدانست و مغز انسان را به فکر وا می داشت و آدمی را به خواندن ادامه داستان ترغیب می کرد.
و شروع مطلوبی برای داستانک محسوب میشد.
?نقد نام داستانک :
نام اثر، نام خلاقانه ای بود و اسم از ترکیب «حیاط پشتی» و «گورستان» که هر دو بار معنایی وهم و ترس در بطن آن ها موجود هست و با ژانر و محتوا مرتبط بود.
پس نام خوبی برای داستانک در نظر گرفته بودند.
?نقد جلد داستانک:
در جلد افرادی زنده با نیمه ی غلبه یافته سیاهی در حال گذر و زندگی و فردی مرده با روکش سفید که مفهوم همان غلبه ی نیمه سفیدی بر آن که مقدمه اثر به خوبی این تصویر را توصیف کرده بود و متناسب با ژانر اثر که ترسناک بود؛ هست.
?نقد از نظر علائم نگارشی :
1.علائم نگارشی در بعضی موارد به خوبی رعایت نشده بود و در برخی از جملات با داشتن«،» راحت تر خوانده میشد.
مثال:
بلکه سفیدی مه مانند(،) دنیایت را ببلعد
بعد از مرگش هیچوقت (،) نبودش رو باور نکردی
2.در برخی جملات خوانش آن ها سخت بود.
مثال:
خدای من چقدر مضحک بودش و زجرآور جوابش را با سر تکان دادن، دادم.
(خدای من چقدر مضحک و زجرآور بود؛ جوابش را با سر تکان دادن، دادم.)
سمی برگرد به خانه میدانم که من هم خانه نیست و اینجا مانند حیاط پشتی قبرستانی هست
صدای ناله از درون راهرو باعث می شد نگاهم را از آینه چرک و مات گرفتم
3. یک جمله از نظر محتوایی مشکل دارد
قاتل در تاریکی شب دست هایش را درون گلویت حلقه کند
بهتره به جای کلمه «درون» از «بر روی» استفاده شود
4یک غلط املایی
متلعق(متعلق)
5.نیم فاصله ها رعایت نشده بود.
مثال:
میشوی(میشوی)
?نقد کشمکش داستان :
ابتدای داستان فضای آرام و بدون گره و کشمکشی بود اما از بعد ازکشته شدن پرستاری و اتفاق های دیگر،گره های داستانی شکل گرفت و در این حین چگونگی کشته شدن «سمی» و باور نکردن شخصیت اصلی داستان از زنده نبودن آن چالش جدیدی را ایجاد کرده بود.
?نقد فضا سازی :
داستانک فضای محدودی دارد که نباید توصیفات بیش از حد او را از قالب داستانک خارج کند در این امر نویسنده فضا سازی خوب و محدودی در حد اینکه دانسته شود در مکان تیمارستان یا در راهرو اتفاقی افتاده انجام شده است.
?نقد شخصیت پردازی:
شخصیت اصلی داستان فردی که برادر خود را کشته یا در آن مکان حضور داشت ولی مرده بودن برادرش را باور نمی کرد و حال در تیمارستان بستری یا زندانی بود.
شخصیت بعدی داستان «سمی »بود که شخصیت اصلی داستان در ذهنش با او حرف می زد.
و اخرین شخصیت پر رنگ، دکتر تیمارستان بود که با کوباندن واقعیت سخت به شخصیت اصلی داستان سعی در فهمیدن تمام حوادث اتفاق افتاده هست.
?نقد دیالوگ :
برای داستانک که فضای وسیعی در آن وجود ندارد و باید دیالوگ ها کوتاه و در عین حال کافی و مناسب باشد که نویسنده به خوبی آن را انجام داده است.
?نقد زاویه ی دید:
زاویه دید اول شخص بود و از زبان فردی پریشان حال شده از زندانی شدن در تیمارستان بیان میشد و تغییر زاویه در داستانک وجود نداشت که خود یک امتیاز مثبت بود.
?نکات کلیدی برای نویسنده ?
1.علایم نگارشی با دقت تر رعایت شود.
2. بهبود ساختمان جملات برای خوانش بهتر
3.رعایت نیم فاصله ها