باعرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسندهی عزیز.
لازم به ذکر است که:
√ پس از نقد، روی دلنوشتهی شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرفها و راهنماییهای منتقد، با درخواستهای نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
√ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبیست؛ و از بابت صحت نقد و راهنمایی ِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
√ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلـاش ما در جهت پیشرفت نویسندههاست.
√ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری کنید.
?نقد کلی دلنوشته:
دلنوشته از وجود نشات میگیرد، دلنوشته حس مبهم از دوری و فراق عشقی میگفت که بدون آن دنیا بیرنگ هست. از نظر من بهتر بود مقدمهای کوتاه و مناسبتر برای دلنوشته تنظیم شود و بعد از قالب و موضوع کلی دلنوشته دور بود اما نویسنده در برخی قسمتها به عشق کنونی و را*بطه شیرینش میپرداخت که با پارتهای قبلی و مفهوم کلی مرتبط نبود. در برخی قسمت ها جملات آهنگین بودند که این یک نکته مثبت حساب میشود و در برخی قسمت ها افعال جابه جا شده بودند که بهتر بود در انتهای جمله قرار میگرفتند.
?نقد نام دلنوشته:
حس مبهم نامی که به عشق اشاره میکند مانند تمام متونی که عشق را احساسی مجهول و مبهم می بینند، نام دلنوشته نشان می دهد حتی با وجود باور کردن احساس عشق بازهم آن احساسی مبهم هست. نام دلنوشته به خوبی نشان دهنده احساسات عشق هست و نامی نو و بدون کلیشه لحاظ میشود. البته یکی دیگر از معنا های نام دلنوشته به احساس دوری و تنهایی از کسی که آن را دوست داشتی اشاره دارد.
?نقد مقدمه:
مقدمه دلنوشته طولانی بود و خطاب به شخصی بود که رفته است اما احساساتش هنوز باقی مانده و دلتنگی رفتنش حس میشود، مقدمه طولانی بود و بهتر بود دلنگار از مقدمه ای کوتاه تر استفاده میکرد که مفهوم بیشتری داشته باشد تا مقدمه بهتری برای دلنوشته باشه.
?نقد جلد:
اثر فاقد جلد میباشد.
?نقد از نظر ساختمان نوشته:
برخی از ایرادات ساختار جمله بندی این ها بودند:
^گوشت درون سی*نه ام را درد گرفت آشفته بود.
این جمله از لحاظ ساختار و معنایی مشکل دارد اگر منظور دلنگار قلب هست پس باید از استعاره ای بهتر استفاده بکند مانند ماهیچه چون گوشت به تنهایی این منظور را نمی رساند و بعد از آن نوع ساختار جمله باید تغییر بکند.
گوشت درون سی*نه ام دچار درد شد، آشفته بود.
^اجبار یعنی خیلی چیزهای دیگر اما برای شیندنش خیلی ها آماده نیستند و خیلی های دگر هم میلی به خواندش ندارند.
جمله در این قسمت با مشکل هست چون هم ادبی هست هم عامیانه دلنگار باید از کلمه خیلی ها استفاده نکند یا اقلا از کلمه دگر استفاده نکند تا ساختار جمله یک پارچه شود.
?نقد از نظر آرایه:
یکی از مشکلات دلنوشته کمبود آرایه بود دلنگار فقط به دو آرایه جان بخشی و تشبیه بسنده کرده بود و همین باعث میشد متن در برخی از قسمت ها افت شدیدی داشته باشد و کمی مخاطب را دلزده بکند. بهتر بود آرایه های جدیدی را به متن تزریق میکردید.
?نقد از نظر نگارشی:
در برخی جاها ویرگول باید لحاظ میشد تا متن معنی بگیرد.
^اما... هرگز نمی تواند زره ای از حس مبهمم را دفن کند.
در اینجا کلمه زره ای درستش ذره ای نوشته میشود.
^تا مبدا ناخدا آگاه توام در جواب تمام دوست دارم هایم بگویی دوستت دارم؟
کلمه ناخودآگاه درست هست.
^امروز بازهم هجم اعظیم جسم های دلتنگی
در اینجا کلمه حجم درست هست و عظیم هم درست هست.
?نکات کلیدی برای دلنگار:
1_سعی کنید از آرایه های متفاوت و بیشتری استفاده بکنید.
2_سعی کنید به نگارش متن خود توجه داشته باشید.
3_به ادبی و عامیانه بودن جملات توجه کنید و سعی کنید کلمه درست را جای گذاری کنید.
4_سعی کنید افعال را در برخی از جملات در انتها قرار دهید تا معنای جمله درست بشود.