[ فرانتس کافکا ]

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

عمری چکش برداشتم و بر سر میخی که روی سنگ بود کوبیدم.
اکنون می‌فهمم که هم چکش خودم بودم، هم میخ و هم سنگ.
 
آخرین ویرایش:
لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید. حتی لازم نیست منتظر شوید، فقط بیاموزید که آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد تا نقاب از چهره اش بردارید. انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور گِرد پای شما خواهد گشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هراس، تیره بختی است، اما شهامت را نمی توان نیکبختی دانست؛ نهراسیدن سعادت است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
از یک نقطه مشخص، دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد؛ به این نقطه مشخص می توان دست یافت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
رسیدن به قله پیروزی آسان است، به شرط اینکه راه رسیدن به قله را بشناسی و توانش را هم داشته باشی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من فکر می کنم آدم باید وقت خود را تنها صرف خواندن کتاب هایی نماید که با چنگ و دندان دل خواننده را ریش می کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امکانات برای من وجود دارد، اما در کدام آبادی پنهان شده اند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کتاب باید تبری برای درهم شکستن دریای منجمد وجودمان باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
جایی که اعتماد نیست، سخن بیهوده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قدرت فریادها به اندازه ای است که می تواند خشونت فرمانهای صادر شده بر ضد انسان را درهم بشکند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
عشق، خودرو بی نقصی است؛ راننده و سرنشین ناقص اند و راه، ناهموار.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
دوست، پیوندی است پدر و پسر را؛ او مهمترین نقطه ی عطف آنها است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
هر کس شایستگی دریافت زیبایی را داشته باشد ،هرگز پیر نخواهد شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من تنها وقتی خودم را به درستی حس می کنم که به حد غیر قابل تحملی غمگین باشم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

من تا حدی با وحشتِ تنهایی آشنایم
نه تنهایی در خلوت ، بلکه تنهایی در میانِ مردمان...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جوانان شاد هستند چون که توانایی دیدن زیبایی را دارند. هر کسی که توانایی دیدن زیبایی را در خود حفظ کند، هرگز پیر نمی شود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تا زمانی که غذا در دهان خود داری، تمام پرسش های فعلی را حل کرده ای...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من ناراحت نمی‌شوم
تو هم لازم نیست ناراحت شوی،
داشتن اعتقاد متفاوت،
نباید موجب جدایی آدم های باشعور بشود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنها و رها شده ایم چون کودکانی گم کرده راه در جنگل
وقتی تو روبه روی من می ایستی و مرا نگاه می کنی چه می دانی از دردهایی که درون من است
و من چه می دانم از رنج های تو و اگر من خود را پیش پای تو به خاک افکنم و گریه و زاری سر دهم
تو از من چه می دانی بیش از آنچه از دوزخ می دانی آن هم آنچه دیگری برای تو بازگو می کند
که سوزان است و دهشتناک از این رو ما انسان ها باید چنان با احترام
چنان اندیشناک و چنان مهربان پیش روی هم بایستیم که در مقابل درهای دوزخ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین