[ فرانتس کافکا ]

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

عمری چکش برداشتم و بر سر میخی که روی سنگ بود کوبیدم.
اکنون می‌فهمم که هم چکش خودم بودم، هم میخ و هم سنگ.
 
آخرین ویرایش:
لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید. حتی لازم نیست منتظر شوید، فقط بیاموزید که آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد تا نقاب از چهره اش بردارید. انتخاب دیگری ندارد؛ مسرور گِرد پای شما خواهد گشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هراس، تیره بختی است، اما شهامت را نمی توان نیکبختی دانست؛ نهراسیدن سعادت است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
از یک نقطه مشخص، دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد؛ به این نقطه مشخص می توان دست یافت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
رسیدن به قله پیروزی آسان است، به شرط اینکه راه رسیدن به قله را بشناسی و توانش را هم داشته باشی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من فکر می کنم آدم باید وقت خود را تنها صرف خواندن کتاب هایی نماید که با چنگ و دندان دل خواننده را ریش می کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امکانات برای من وجود دارد، اما در کدام آبادی پنهان شده اند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کتاب باید تبری برای درهم شکستن دریای منجمد وجودمان باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
جایی که اعتماد نیست، سخن بیهوده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قدرت فریادها به اندازه ای است که می تواند خشونت فرمانهای صادر شده بر ضد انسان را درهم بشکند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: ......!
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 4)
عقب
بالا پایین