K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,860 امتیازها امتیازها 483 سکه 161 1/18/24 #1 انجمن کافه نویسندگان بسمه تعالی اسپم نفرستید متشکر آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/18/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,860 امتیازها امتیازها 483 سکه 161 1/17/24 #2 رمان کمی پیش از برزخ رو. بد هم نبود ولی خی میشد یه طورِ دیگه هم ... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
T TELMATELMA عضو تأیید شده است. نویسنده افتخاری نویسنده افتخاری مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 9,051 پسندها پسندها 7,014 امتیازها امتیازها 503 سکه 66 1/17/24 #3 دو موتور سوار نباید پسره میمرد.. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
ه هیوم کاربر فعال کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 918 پسندها پسندها 2,868 امتیازها امتیازها 233 سکه 35 1/17/24 #4 آن نیمهی دیگر. نباید رادمان میمرد... الانم که فکرشو میکنم غمم میگیره. پایانش میتونست قشنگ تر باشه. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
آن نیمهی دیگر. نباید رادمان میمرد... الانم که فکرشو میکنم غمم میگیره. پایانش میتونست قشنگ تر باشه.
A Aras کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,601 پسندها پسندها 2,940 امتیازها امتیازها 273 سکه 20 1/17/24 #5 هیچ کدوم. پایان رمان های من کاملا حساب شده بودن و کاملا درست و تاثیر گذار آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
مَـهـوا مدیر بازنشسته نویسنده رسمی ادبیات مدیر بازنشسته فرشته زمینی نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 5,841 پسندها پسندها 6,465 امتیازها امتیازها 293 سکه 109 1/17/24 #6 رمان افسون گری از جنس غم ? خیلی غمیگن تموم شد? آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
AYDAW کاربر حــامی کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 1,789 پسندها پسندها 7,484 امتیازها امتیازها 338 سکه 16 1/17/24 #7 رمان گیسو...یکم گنگ بود آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/17/24
آناشید تدوینگر آزمایشی نویسنده رسمی ادبیات مقامدار آزمایشی مدیر بازنشسته نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 3,253 پسندها پسندها 6,770 امتیازها امتیازها 338 سکه 162 1/16/24 #8 رمان یک اس ومس. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
C CheatCheat عضو تأیید شده است. نویسنده رسمی رمان نویسنده رسمی رمان مدیر بازنشسته حمایت مدیر ارشد پشتکار خوب برتر فصل خلاقیت مدیر رسمی وفاداری فعال نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 2,250 پسندها پسندها 7,154 امتیازها امتیازها 388 سکه 887 1/28/24 #9 مزرعه حیوانات میزدم دهن اون خوکای خیرندیده رو سرویس میکردم
ا افسونگر نویسنده رسمی رمان نویسنده رسمی رمان نویسنده رسمی نوشتهها نوشتهها 579 پسندها پسندها 1,237 امتیازها امتیازها 153 سکه 200 1/28/24 #10 مغازه خودک*شی یه کاری میکردم ونسان دست آلنو بگیره وقتی داشت میکشیدش بالا پرده جهنم یه کاری میکردم بتونن نقاش رو جور دیگه ای تنبیه کنن
مغازه خودک*شی یه کاری میکردم ونسان دست آلنو بگیره وقتی داشت میکشیدش بالا پرده جهنم یه کاری میکردم بتونن نقاش رو جور دیگه ای تنبیه کنن