
واقعا نمیشه واسه کسایی ک خیلی عزیزن
در حد مجازی بود و مهمترین روز زندگیشون رو تبریک گفت
ولی تو
@•Bʀɪʟᴀ Sᴛᴇʟʟᴏ•
قشنگترین بهارِ خردادی
و مهربون
چون بهارِ خردادی؛ حتی مجازیشم میچسبه
۱۱:۵۵
من خوابم برد:|||امیدوارم تا ۰۰:۰۰ بزنم تاپیک رو

-پناه من
در تمام تاریکیها-
@•Bʀɪʟᴀ Sᴛᴇʟʟᴏ•
کیک تولد فیک رو هم طرفدارش نیستم
یهو دلمون میخواد حالا بیا
خبببب یه داستانم هست ک ب اندازه ماله تو خوب نیس
ولی خب
---------
مظلوم نگا کرد و انگشتانش را در هم چهار دور گره زد و پایش را بر زمین کشید و لبانش را جلو فرساده با چشمانی عسلی ب من نگا کرد.Hanghe. Gif
بعد من ک در جستجوی بوشعری کور شده بودم، دستی به موهایم کشیدم ک مثال انگشتان بلو در هم گره افتاده بود.
- نازی، بیا ببی هیچکی یادش نیس امروز من زادروزمه
من ک بوشعری را در کنار گل فروشی دیده بودم سری تکان دادم و گفتم:
- یس بیب، منم فراموشم شده بودGirl11. Gif
و رویم را به سمت دیگری بردم و خنده کردم
سینی از آن سمت خیابان با پیشانی مشق نوشته از خیابان عبور میکرد.
من ک همه چیز دستم بود مثل بلو قلمم رو چرخوندم و سینی ب یکباره از صحنه روزگار محو شد:gaydude:
بلو جیغ زنان و پای کوبان به سمت سینی پخش شده دوید. و گریه های بلند بلند میکرد.
- وای نگا یه نفر از تولدم کم شدS2105. Gif
من هم از بالای دیوار با زانو پایین پریدم و دستم را این مدلی جمع کردم و بر زمین کوبیدم. زمین زیر پای بلو لرزید.
زمین دهانش گشوده شد و بلو در زمین فرو رفت.:aiwan_light_shok:
دیگر من چیزی ندیدم اما کسی بود ک بلو را میپایید.:sherlock:
در اعماقی از سردی و شیشه و یخ فرو رفته بود. موهای بلوندش در هوا پخش شده بود و نصف موهایش در دهانش و چشمانش بود.:aiwan_light_girl_to_take_umbrage2:
یک دفعه همه چیز و همه جا در تاریکی فرو رفت و بلو در هوا ثابت ماند.
وز وز هایی شنیده میشد ک همگی دست پاچه بودند و اینا
ملی اخرین ساندیس را بر کوه ساندیسها گذاشت و در زیر میز قایم شد.Viled. Gif
ناگهان بلو بر زمین پرت شد و دست ب کمر ایستاد.
بوشعری و برادر جذابش ک جنتلمنی بیشتر حتی بود به سمت بلو رفت و دستش را جلو برد.
بلو نگاهی چندش ب او انداخت و نازی را مخاطب قرار داد:
- بیا جم کن این خانواده چیز بوشعری رو
اما کسی نبود
همه نبودن فقد بلو و این داداشه بود
داداشه یهو روی زمین نشست و دستشو کرد توی جیب کتش و دنبال چیزی میگشت
بلو پای راستشو ب زمین میکوبید و دست ب سینه با تمسخر و مظلومیت نگاش میکرد
اینطوری
صدای خاک تو سرتهایی بلند شد ک مشخص نبود از کجاعه
بلو ک حالا ترسیده بود جیغ زد
-جییییییییغ سینی بیا تو فق رفیق با معرفتی. سینی بیابون ندیده چرا محو شدی؟S2084. GifS2082. Gif
ملیییی بیا ملی ببین یکیم پیدا شده میخواد من و بگیره گم کرده حلقه رو=(
یکدفعه یه نفر از پشت دستشو گذاشت روی دهن بلو
نازی ک از دریچه دیوار نگا میکرد دوباره تقلید کرد از بلو و قلم رو چرخوند
یهو همه جا روشن شد
نازی با بوشعری زیر سفره بودن و ملی داشت قند میسابید:aiwan_light_spiteful:
سینی داشت ب بیابونی علف میداد:smash2:
حسین سوار لکسوسش بود و ویراژ میداد:car:
و گیسو و اتریسا و حدیث و مریم و تلما وسط مجلس رو ب اتیش کشیده بودن.
بلو دامنش را بالا زد یه کم و کفشهای شیشهای ک پاپیون پارچهای قرمز سفید داشت ک خیلی دیگه قدیمی شده بود رو ب رخ کشید. 46.gifهمیطوری اومد و وسط واستاد.
کیکش رو یهو از توی جیب لباسش در آورد و رقص با چاقو انجام داد:babeando:
نازی و ملی نزدیک بلو شدن. سر تا پاشو نگا کردن
ملی برگشت سمت نازی و گفت:
- کیغا بلو چرا همچی شده؟S1895.gif
نازی ک حالا عمیقا ب بلو نگاه میکرد چیزی را بر کف دستش یادداشت کرد و عصبانی گفت:
- بلو تقلیدیه! فیکه بلوعه. بلو نیسش
بلوی تقلیدی ک حالا ترسیده بود کیک از دستش افتاد روی مرغی ک داشت قند میخوردS1897.gif
ملی چوب از توی یقش در آورد و فرق سر بلو تقلیدی کوبید. بلو تقلیدی خون از گردنش فواره زد روی سفره عقد نازی و بوشعری ک از خون میترسید غش کرد و مردSisi3. GifSisi3. GifSisi3. GifSisi3. Gif
- اصن مهم نیس، من تو راه رفیقام شوعرمم فدا میکنم475.gif
صدای سوت و کف و دست و اینا بود ک حرف نازی رو با اب طلا قاب گرفتن S1974. Gif
بلو اصلی ک خیلی نانازی شده بود با کیک کوچولو و قشنگش از الاغِ داداش بوشعری پیاده شد و همیطوری ک قر میداد خودش تنها نشست کیک رو خورد.S1903. Gif
همگی بلند فریاد زدند:aiwan_light_shout:
- بلوووو تولدت مبارک، ولی کیک ماکت بود خامه نداشت ک...:risunis:
پس از چهل و سه سال پایکوبی ب خانههایشان برگشته و بچههایشان را بزرگ کردند
-----------
:icon12::icon12:
۱۱:۵۷
دوست داشتنیِ این روزا
چشم عسلی قشنگم
-ناجیِ خورشید-
وقتی نور نداره

تولد کسایی ک دوسشون دارم
اگه پیشم باشن
اون روزم فقد واسه اوناس
ولی از همین فاصله دور هم
من همینقد زیاد دوست دارم
-تولدت مبارک-
۰۰:۰۰
آخرین ویرایش: