طنز جوک های یه خطی

*مردی در هوای سرد، اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت فهمیدم، پس اسب بخار که می گن همین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من روم اون ور بود.!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
غضنفر می ره عروسی ‌‌‌؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به غضنفر می گن: شنیدم آدم شدی؟ می گه: نامردا شایعه کردن!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
غضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
غضنفر از دوستش پرسید: تو کجا به دنیا اومدی؟ میگه: تو بیمارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
ازغضنفر می پرسن : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!



!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پدر: پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر: پس برای همین بابا بزرگ تمام موهاش سفید شده؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین