حالا جدای از اتفاقی که با قوانین جدید توییتر برای آزادی بیان در شبکههای اجتماعی میافتد، کمپین ترامپ در آستانه تحمل ضربه سهمگینی است. ترامپ را توییتر سال 2016 به کسی تبدیل کرد که اینچنین قدرتمند به نظر برسد که هر کاری از او برمیآید؛ هنوز هم بخش مهمی از شخصیت ترامپ بیش از آنکه در سخنرانیهایش در ایالات مختلف نمایان شود، در خلال توییتهایی عرضه میشوند که او شبانهروز برایشان وقت میگذارد.
اگر چالش ترامپ و توییتر عمیقتر شود، قطعا آنکه بیشتر ضرر میکند، رئیسجمهور آمریکاست که برای ماندن در این سمت دستش زیر سنگ این شبکه اجتماعی است. صادقانه این است که بدون توییتر ترامپ بخش مهمی از خود را در رقابت سیاسی نوامبر 2020 نخواهد داشت.
ترامپ فعالیتی در فیسبوک یا دیگر شبکههای اجتماعی ندارد. البته او میتواند پلتفرمی برای خودش دستوپا کند، اما حقیقت آن است که او نه وقتی برای این کار دارد نه اگر دست به چنین کاری بزند، میتواند آنچنان که در توییتر مخاطب دارد، برای واژههایش چشم و گوش پیدا کند.
البته تا اینجای ماجرا به نظر نمیرسد که توییتر برنامهای برای بستن صفحه ترامپ داشته باشد و قرار است همین قدم اولش را حالاحالاها کش دهد، اما خطونشانکشیدن ترامپ برای یک شبکه اجتماعی خصوصی تقریبا معنایی ندارد؛ توییتر بهعنوان یک پلتفرم خصوصی که حالا بیشتر شبیه یک بازار قدیمی شلوغ شده، این قدرت را دارد تا هر قانونی را برای ساختار خود تعریف کند و نه رئیسجمهور و نه کنگره نمیتوانند قوانین آن را زیر پا بگذارند.
حالا همین پلتفرم خصوصی میداند که هم در انتخابات 2016 و هم در انتخابات اخیر کنگره چه خدمتی به آنهایی کرده که در این رقابتهای سیاسی پیروز شدهاند و میتواند اینبار بهجای اینکه اجازه دهد آنها از آن استفاده کنند و به پیروزی برسند، اینبار خودش جماعت را به آنجایی که میخواهد هدایت کند.
تصور کنید از هر 10 توییت ترامپ دستکم سه مورد آنها با عنوان «تأییدنشده» نشانهگذاری شوند؛ آیا این اقدام در شش ماه باقیمانده به انتخابات تأثیری بر سبد آرای ترامپ که خودش توییتر را به عرصه اصلی سیاستورزیاش تبدیل کرده، ندارد؟
گلولهای که توییتر با این کارش شلیک کرده، مغز همه آنهایی را نشانه رفته است که تردید و تشکیک در گفتهها و اقدامات رئیسجمهورشان ذهنشان را مدتهاست درگیر کرده؛ چراکه تقریبا تمامی مطالعات سیاسی به خوبی نشان دادهاند که بیشتر شهروندان آمریکایی از مدتها پیش درباره ترامپ تصمیمشان را گرفتهاند و هیچچیز نمیتواند نظر آنها را دراینباره تغییر دهد.
اگر آنها او را دوست داشته باشند از هر واقعهای برای تأیید این علاقه بهره میبرند و اگر نه، هر اتفاقی به نفرت آنها میافزاید. در این میان ماندهاند آنهایی که همواره با آرای خاکستری شناخته میشوند؛ آنهایی که باید در جنگ جدید توییتر و ترامپ، تمام هشتگها و «فکتچکینگها» را کنار هم بچینند و ببینند قرار است سمت رئیسجمهوری را برای ترامپ حفظ کنند یا نه.