طنز _جفنگیات_

جفنگیات یک مغز به نسبت مریض
همانا آنان از اسپم دهندگان بودن و بن شدند تا عبرتی برای دیگران باشند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اولین باریو که خرید اینترنتی کردم هیچوقت یادم نمیره
تا بسته برسه اینقدر پیام دادمو فروشنده رو خون به جیگر کردم که
وقتی عکس کیفو برا تشکر فرستادم بلاکم کرد..​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بچه های الان از تنبیه چی میدونن واقعا...
من یادمه بچه که بودم یه مگس کش سفید داشتیم مامانم که برش میداشت اول من فرار میکردم بعد مگسا :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
الان مادرا میرن طریقه لباس پوشوندن بچه هم یاد میگیرن
دوره ما یه جور لباسو از سر میکشیدن بیرون نصف مغزمونم باهاش میرفت ... والا​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دکتره میگه ترکیب گردو و عسل برای از بین بردن غم و رکود روحی مناسبه
نمیدونه ما به قیمتشم نگاه میکنیم دچار رکود روحی میشیم...:/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اولین شکست عشقیمو 5 سالگی خوردم
یه جوجه داشتم اسمش بیتا خانم بود بزرگ که شد دیدم خروسه :/
اصن کمرم خورد شد...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مامانم داشت برا الویه مرغ ریش ریش میکرد منم داشتم با تلفن حرف میزدم
یهو با صدای بلند گفت بیا استخون بخور :/
اخه یکی بشنوه چی فکر میکنه مادر من :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چند بار برای اسنپ فرم پر کرده بودم ولی هر دفعه ردم کردن
امروز دیگه اعصابم خورد شد رفتم داد بیداد کردم که چون پارتی ندارم استخدامم نمیکنین آره؟
مسئولش اومد گفت نه چون ماشین نداری استخدامت نمیکنیم
واقعا سیستم فاسده​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ساقیم زنگزد میگه چرا طلبمو نمیدی
این دنیا هم نشد اون دنیا ازت میگیرم
من فقط کنجکاوم بدونم اون دنیا چطور روش میشه این بحثو جلو خدا و اماما باز کنه :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ولی من که میدونم تو داروخونه چرا مهربون میشین
هی نوبت خودتونو به بقیه میدین میگین من که عجله ندارم کار مردمو راه بنداز
:/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین