طنز _جفنگیات_

امروز بچهه از مادرش پرسد چی برای خوردن داریم مادش گفت شما پیشنهادت چیه
بعد من یادم افتاد بچه که بودیم چرک و کثیف از کوچه میومدیم با پای پتی به مامانمون میگفتیم چی برا خوردن داریم میگفت تیر ناحق :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
افسره نگهم داشت میگه تو این جاده 80 تا بیشتر غیر مجازه تو چرا 180 تا میرونی
گفتم نیچه میگه قوانین برای شکسته شدن گذاشته شدن افسر گفت حرف خردمندانه ایه ولی الان پدر نیچه هم نمیتونه ماشینتو از پارکینگ بیرون بیاره :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفتم پرنده فروشی گفتم آقا قناری های نر و مادتون کدومن؟
گفت میخوای بخری؟
گفتم نه مامور منکراتم اومدم ببینم مختلطه یا نه...
والا نشونمون بده برم یه دور بزنم میام :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به مامانم میگم :شام چی داریم؟
میگه :آنچه گذشت...!
میگم :غذای جدیده؟
میگه :عارع...
میگم :خوحالاچیاداره توش، واسه سلامتی خوبه؟
میگه :هرچی تواین هفته پختمو کوفت نکردی قاطی کردم دوتا تخمرغم زدم و مث کتلت سرخش کردم!
اگه اینم کوفت نکنی فرداشب پس ازسالها داریم..


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من هروقت خیلی خوشحال می‌شم
وسطش یکم فک می‌کنم ببینم کجای کار میلنگه که من انقدر خوشحالم؟
اصولا باید یه ضدحالی باشه توش،
نمی‌شه همینجوری که...:/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شنیدین میگن هیچ جا خونه خود آدم نمیشه؟
بیخود میگن من امروز رفته بودم خونه مجردی دوستم خدا شاهده با لگد بیرونم کرد :/​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.

نویسنده رسمی رمان
نویسنده رسمی رمان
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,559
پسندها
پسندها
2,038
امتیازها
امتیازها
273
سکه
0
هر وقت تونستی با تقلب نمره 20 بگیری به خودت افتخار کن
وگرنه با خر خونی که همه بیست میگیرن​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین