?| حرفها رو زیادی محلی زدن، تلفظهای تمسخرآمیز، سایر ابزارها برای نشون دادن انحراف گفتار، کلمات فحاشی، نشون دادن لهجه، همه خطر توهین رو دارن و بهتره زیاد ازشون استفاده نشه.
?| فقط جایی که میخواین واقعا هیجان حس بشه از بعضیا استفاده کنین و هرگز به لهجه یا گویش خاصی توهین نکنید.
?| ننویسید پیرزن فریاد زد، حوادث را طوری بنویسید که پیرزن چاره ای جز فریاد زدن نداشته باشد.
?| نگویید، نشان بدهید. بگذارید به جای اینکه خواننده را تنها از احساسات و رفتار کاراکترهایتان آگاه کنید، قابل درک شوند.
?مجبورشون کنیم احساساتشون رو درباره موضوعاتی بگن که خواب آوره.
?مجبورشون کنیم درباره موضوعی که بهش علاقه ندارن، یک سره حرف بزنن.
?یک عالم اطلاعات توی دهنشون بذاریم که محاله بگن. {مثلا یه کشاورز از پیشرفتهای اتمی صحبت کنه.}
?یک عالم توصیف فضا و شخصیت و... بدیم فقط چون خواننده باید ببینتشون!
?هروقت عشقمون کشید بهش لحن و صدایی بدیم که با شخصیتش نمیخونه.
?مجبورشون کنیم عقایدمون رو تقلید کنن. {توضیح بیشتر در پست بعد}
?فرض کنید داستانی که مینویسین درباره عشقه، چه دلیلی داره عقایدتون درباره مثلا فمینیستی رو توش جا بدین؟
?تبلیغ عقایدتون با کمک داستان، یه جور سوءاستفادهست!
?اگه داستانتون کلا درباره همین عقاید باشه {مثلا داستانی درباره یه شخص فمینیست} هر مطلب اینجوریای میتونین توش بذارین. چون موضوع داستانه.
?اما جای دیگهای این کار رو نکنین. وگرنه جوری میشه انگار زوری این مبحث رو توی قصه چپوندین.
?مثالی از گفتوگو:
- این آخرین باره که این رو میگم، یا اجاره این ماهت رو میدی یا گورتو گم میکنی!
صاحبخانه با عصبانیت نفسش را بیرون داد و حرفش را اینطور تمام کرد: «فردا اگه پول دستم نباشه، پرتت میکنم بیرون.»
?مثالی از حادثه:
دخترک فریادی زد که دیوارها را لرزاند. صدایش در غار انعکاس پیدا کرد. تختهسنگهای بالای سرش لرزیدند و شروع به افتادن کردند، یکی یکی. یک تخته سنگ کوچک نزدیک بود شکم دخترک را پاره کند.
?مثالی از روایت:
عمهام زن مهربانی بود. هر بار که او را میدیدم، لباس آبی روشنی پوشیده بود که با چشمهایش جور بود. دوستش داشتم. همیشه برایم آجیلهای خوشمزه میآورد.
سه بعدی نوشتن یعنی هر سه مورد رو در متنتون ترکیب کنید. داستان در جاهای محدودی باید یک یا دو بُعدی باشه.☄ مثالی از متنی سه بُعدی:
کورا با نگرانی به سمت کلیسا نگاه کرد و گفت: «من باید...» مراسم به زودی شروع میشد و کورا باید بدون آنکه کسی متوجه غیبتش بشود، دوباره به صف دختران میپیوست.
پاکت شیرینی را که هنوز گرم بود، به دستش دادم و گفتم: «این رو برای تو آوردم.»
{خاطرات استفان اثر ال.جی.اسمیت}?
39- این فقط یه پیشنهاده نه توصیه.? ️پیشنهاد میشه زیاد از نقطه ویرگول در متنتون استفاده نکنین. ️بهتره از علامت تعجب هم زیاد استفاده نکنین. ️اگه میخواین هیجان یا چیز دیگه نشون بدین، تو جمله نشونش بدین جوری که بدون علامت تعجب هم حس بشه. بنویس