۱
شخصی از ترس دزدی مسلح قایم شده و صدای پاش اون رو لو میده...
۲
شخصیت به شکار رفته و اشتباهی یه توله خرس رو میزنه، حالا گیر خرس مادر وحشی و عصبانی افتاده.
۳
اتوبوسی در محلهای متوقف شده و غریبهای ازش پیاده میشه؛ غریبهای که سراپا سیاهه با صورتی پوشیده.
۴
به شخصی ارثیهی فراوانی میرسه اما اون میدونه اون پول از راه درستی نیومده و دردسر دنبالشه.
۵
شخصیت توی کوهستان گیر افتاده، بوران و سرده و اون غذا نداره.
?• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° عشقم را بپذیر
° هر روز مُردن
° سربازِ مسی
° حرام است
° برنج و زعفران
° طُلوعِ چشمانش

۲

۳

۴

۵

?• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° عشقم را بپذیر
° هر روز مُردن
° سربازِ مسی
° حرام است
° برنج و زعفران
° طُلوعِ چشمانش
آخرین ویرایش توسط مدیر: