شعر | جان لاجانم |

درد دردش بنوش و درمان جو

جان به جانان سپار و جانان جو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل نداند که فدای سر جانان چه کند

گر فدای سر جانان نکند جان چه کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باش تا جان برود

در طلب جانانم

که به کاری

به از این بازنیاید جانم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلم بی وصل جانان جان نخواهد

که عاشق جان بی جانان نخواهد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به جان تا شوق جانان است ما را

چه آتش‌ها که بر جان است ما را

بلای سختی و برگشته بختی

از آن برگشته مژگان است ما را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

‏بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پريده


#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: RIWAN
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین