[~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

غمـــــــهایــی کـه چـشمـــــــــــــها را
خیـس نمیــــــــــــکنند
بـه
“استـخــــــوان” رسیـــــده اند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شازده کوچولو می گفت
گل من گاهی بد اخلاقو کم حوصله و مغرور بود
اما ماندنی بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

این گونه است پایان
او را به خودش می رسانی
و خودت
سرگردان ِ خودت می مانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلــم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛
پــُـر از جــایِ خــالـیِ تـــو
پــُـر از دلــتــنـگی بـرای نگــاهِ تـــو
پــُـر از خــاطـراتِ قــدم زدن
در کـوچــه پــس کــوچـه هـــای شــهـر بـا تــو
پــُـر از حــس پــرواز
پــُـر از تــو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨــــﺪ:
ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺷﻮﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ
ﺩﺭﺳـﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ:
ﺯﻧﺪﮔــــﯽ، ﺁﻧﻘــــﺪﺭ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐــــــﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻧــــﻮ،
ﺩﺭﺩ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﺷﻮد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عطر نفس هایت
جز من کوچه های شهر را هم مس*ت می کند
چقدر بی قرارتم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

در باغچه ی اندیشه ی من فقط یک گل روئید
و آن
صبرِ سبزِ بودن ها
بی بهانه ی باختن ها
و تو ...
رخت خاکستری بر تن
جان دادی بر بهانه های من
قلب من خشکید که چنین گلی بوئید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خاصیت دنیاست
که در اوج داشتن و خوشبختی
دلهره ی "از دست دادن" پر رنگ تر است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اینجا جایی است که وقتی زانوهایت را
از شدت تنهایی ب*غل گرفته ای به جای
همدردی برایت سکه می اندازند
چه عجیب مردمانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین