❤ بــه عـشقـت بـگـو ...❤

و دست تو
می توانست
ناجی هزاران گلی باشد
که بی گناه
پر پر شد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ساقه ی سبزِ دوست داشتنت
پیچک وار می پیچد؛
بر نرده های بی رنگِ قلبم،
تا با هر لبخندت،
دشتی از شقایقهای وحشی
در رگهایم بتپد...
سرخ،
آتشین
تب دار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من هنوز خیال میکنم که
تو هر شب
به من فکر میکنی
قطعاً من
خیالباف ترین
فراموش شده ی جهانم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمانت را ببند
و دستت را
بر روی قلبم بگذار
اینبار خودش می خواهد
به تو بگوید :
دوستت دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هـر کـجـا هـسـتـی
هـر کـجـا هـسـتـم
هـر چـقـدر کـه دور بـاشـی
هـر چـقـدر هـم کـه دیـر بـاشـد
تـنـهـا دلـخـوشـی مـن
دوسـت داشـتـن تــــــو اسـت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین