وقتی دلت تنگ شد
نوشته ام را به نام خودت بخوان
که برای تو نوشته ام
واژه هایم ساده است
فراموش کن واژه های سخت را
صادقانه میگویم
عاشقانه بپذیر
تویی ناب ترین واژه من
هرگز از من مخواه که تو را فراموش کنم
که من در هوای تو و برای تو نفس می کشم
چشمان ابری ام زیر سایه آن درختی که تو را دیدم بارها باریدند
و به امید دیدارت هر روز صبح با تمنا کوچه پس کوچه ها را به نظاره نشستند
شاید نشانی از تو بیابند
ای کاش دوباره بی خبر یک روز برای دیدنم بیایی،
من به انتظار دیدارت همیشه چشم به راه خواهم ماند