❤ بــه عـشقـت بـگـو ...❤



من با تو بود که فهمیدم

آرامش یعنی

بودن میان آغو*ش کسی

که دوستش داری …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوستت دارم را

آهسته بگو، آرام بگو … نرم نرم

می‌خواهم عشق به خورد جانم برود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بانوی من

اگر دست من بود

برایت پایتختی در گوشه‌ی زمان می‌ ساختم

که ساعت‌ های شنی و خورشیدی در آن کار نکنند

مگر آنگاه که دست‌ های کوچک تو

در دستان من آرمیده‌ اند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:


تو را می‌ خواهم

برای صبح

برای ظهر

برای شب

برای همه‌ عمر!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با هیَجان دوستت دارم

مثل رد شدن از رودخانه

وارد شدن به منطقه‌ی شکار ممنوع

یا بریدن ترمز در سراشیب جاده

دوست داشتنَت زیباست اما خطرناک
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:


زندگی دقیقاً

از همان‌ جایی شروع می‌ شود

که یک نفر می‌ خندد

و خنده‌ او با دیگران فرق دارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در حضورت دلم جانی تازه می‌ گیرد

تو بمان کنار دلم

آنگاه باهم عاشق می‌ شویم

می‌ بینی؟

این رابطه برای هر دویمان برد برد است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای که همه نگاهِ من

خورده گره به روی تو

تا نرود نفس زِ تن

پا نکشم زِ کوی تو …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پرسیدند: او را با دنیا عوض می‌ کنی ؟

خنده‌ ای کردم و گفتم

مگر می‌ شود عوض کنم او را با خودش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با تو خوشبخت‌ ترین آدم این قافله‌ ام

کم نشو، دور نشو

بی تو جهانم خالیست …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین