شعر اشعار منور

چه نیک‌بختْ کسانی که با تو هم‌سُخن‌اند
مرا نه زَهره‌ی گفت و نه صبرِ خاموشی
#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
-چیزی نمانده است به غیر از هیچ
در حال یا گذشته و آینده...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
-شادم اگرچه می‌گذرد گاهی
بارانِ اشک، از وسطِ خنده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دست در دست رقیب آمده‌ای دلبر من
خواستی جان بدهم یا که حسادت بکنم؟!
#معینصباغمقدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفتیم و داغمان به دلِ هیچ کس نماند...
#علیاکبریاغی_تبار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم
#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گر چه جز زهر، من از جام محبت نچشیدم
ای فلک زهر عقوبت به حبیبم نچشانی
#شهریار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مارا ** روضه شاهی بکار نیست
یک چای تلخ و یک یار خرابات آرزوست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عجب از چشم تو دارم ک شبانش تا روز
خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند

#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو در آغو*ش کسی غیر خودم جا نشوی...
بخدا غیر خودم پیش کسی ما نشوی!
-?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین