شعر اشعار منور

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

•آخر چه کند با دِل من علمِ پزشکی؟!
•وقتی که به دیدارِ تو بسته است ضربانَم♡

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

سگِ سم ‌خورده‌ی ترانه‌ی من
به پلنگانتان شرف دارد
#علیاکبریاغی_تبار

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در من
نفسی هست، دلی هست، ولی جانی نیست

#محمد_عزیزی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

آن کو به دل دردی ندارد آدمی نیست
بیزارم از بازار این بی هیچ دردان
#هوشنگ_ابتهاج

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

مرا با شمع نسبت نیست در سوز
که او شب سوزد و من در شب و روز
#جامی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

گر بگویم که" تو در خون منی " بُهتان نیست!
#هوشنگ_ابتهاج

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست.
#مادر

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

هرگز اندیشه یار از دل دیوانه عشق
به تماشای گل و سبزه و صحرا نرود

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

من فقط روزنامه ای بودم
بینِ انبوهِ دسته بندی‌ها

"مرگ" در صفحه‌ی حوادث بود
"زندگی" در نیازمندی‌ها...
#یاسر_قنبرلو

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تو همان عشق که نه ، روح و تن و جانِ منی
تو همان مادر و نور چشم بینای منی
#بهرام_قربانی