آموزش ۷ نمونه از نوشتن طرح داستان | دنباله‌ی تاپیک پیرنگ

7 نمونه از نحوه نوشتن طرح داستان​

1. طرح داستان کلاسیک از "دین کونتز"​

حتی نویسنده‌هایی که داستان نویسی را بدون طرح ریزی شروع می‌کنند، برای این که در طول نوشتن داستان سردرگم نشوند به نوعی ساختار ساده نیاز دارند. طرح کلاسیک برای چنین نویسندگانی بسیار ساده و مناسب است. این طرح از چهار قدم زیر تشکیل می‌شود:

هرچه زودتر شخصیت اصلی داستان را در دردسر بیاندازید

معمولا این دردسر به ژانر داستان بستگی دارد ولی به طور خلاصه باید بدترین بحرانی باشد که شخصیت اصلی می‌تواند تجربه کند. این بحران در داستان‌های مهیج می‌تواند وضعیت مرگ و زندگی باشد یا در داستان عاشقانه می‌تواند انتخاب بین دو خواستگار باشد که بعدا مشخص می‌شود این انتخاب یک فاجعه بوده است.

این دردسرها باید به حدی تنش‌زا باشند که بتوان کل داستان را براساس آن‌ها پیش برد.

نکته: بحران داستان هرچه که می‌خواهد باشد، در وحله اول شخصیت باید برای مخاطب اهمیت پیدا کند تا او بخواهد درمورد بحران زندگی او بخواند.

هرکاری که شخصیت اصلی برای رهایی از وضعیت موجود انجام می‌دهد فقط شرایط را بدتر می‌کند

زندگی را برای قهرمان داستان آسان نگیرید. هر اتفاقی باید به طور منطقی از انتخاب شخصیت نشات بگیرد و شرایط مرتبا بدتر شود.

وضعیت به نظر ناامیدکننده می‌رسد

حتی خودتان هم باید به فکر فرو روید که چطور می‌توانید شخصیت داستان را از مخمصه نجات دهید. برای رهایی از این مخمصه او باید هرآنچه در توان دارد را به کار ببندد تا در نهایت قهرمان شود و ثابت کند که همه‌چیز قابل حل است.

سرانجام قهرمان داستان علی رغم همه مشکلات پیروز می‌شود (یا شکست می‌خورد)

با فعال نگه داشتن قهرمان در صحنه به مخاطبانتان پایانی را که انتظارش را می‌کشیدند هدیه کنید.

البته تجربه ثابت کرده که اخیرا پایان‌های غم‌انگیز مخاطبان را بیشتر راضی می‌کنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

2. در میانه داستان​

داستان را با یک اتفاق شروع کنید طوری که خواننده احساس کند در وسط یک اتفاق است.

یعنی لازم نیست دو سه صفحه را صرف تعریف سرگذشت‌ها یا زمان و مکان داستان کنید. همه این اطلاعات در لایه‌های مختلف داستان و در حین پیشروی موضوع معلوم خواهند شد.

مثلا رمان "بهشت" نوشته تونی موریسون این‌طور شروع می‌شود: آن‌ها اول به دختر سفید پوست شلیک کردند.

چه چیزی باعث موثر بودن این طرح می‌شود؟

این طرح سراسر تنش و انتظار است. شما مخاطب را از همان ابتدا جذب داستان می‌کنید و عملا او را به خواندن ادامه داستان ترغیب می کنید.

بقیه ساختار داستان از بخش‌های زیر تشکیل می‌شود:

· جریان خیزنده

· شرح پیشینه

· نقطه اوج

· جریان بازگشت

· نتیجه داستان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

3. سفر قهرمان​

این طرح که توسط نویسنده و آموزگار مطرح داستان‌نویسی "جوزف کمپبل" معرفی شد، بیشتر برای داستان‌های فانتزی، علمی تخیلی و جنایی استفاده می‌شود.

جی.آر.آر. تالکین برای داستان "هابیت" از این طرح استفاده کرده است.

·
قدم اول: بیلبو بگینز سرزمینش را ترک می‌کند

بگینز از محل زندگی‌اش راضی است و در ابتدا دعوت به ماجراجویی را رد می‌کند و ترجیح می‌دهد که در خانه بماند.

ولی بالاخره راهی کره زمین شده و با مشکلات مختلفی مواجه می‌شود.

· قدم دوم: بگینز انواع سختی‌ها و چالش‌ها را تجربه می‌کند

بیلبو با جن‌ها و کوتوله‌ها تیمی تشکیل می‌دهد تا اژدهاها و هیولاهای دریا را شکست دهد. او در این مسیر با آزمون‌هایی روبه‌رو می‌شود که به او ثابت می‌کنند جسارت و قابلیت‌هایش بیشتر از چیزی هستند که تصورش را می‌کرد.

او بالاخره به غار اژدها می‌رسد که بالاترین هدفش در این جدال است. حالا باید گنج کوتوله‌ها را از چنگ اژدها دربیاورد.

بیلبو متوجه می‌شود که برای موفقیت در این کار باید بر ترس‌های گذشته غلبه کند.

· قدم سوم: بیلبو سعی می‌کند که به سرزمین خودش برگردد

بعد از شکست دادن اژدها حالا کوتوله‌ها باید علیه دشمنان دیگری چون هیولاهای دریایی بجنگند.

در قسمت پایانی ضربه‌ای بر سر بیلبو می‌خورد و به نظر می‌رسد که مرده است. اما او زنده است و به سرزمین خود بازمی‌گردد با این تفاوت که او دیگر آن هابیت قدیمی که از ماجراجویی متنفر بود نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:

شکارچیشکارچی عضو تأیید شده است.

نویسنده رسمی رمان
نویسنده رسمی رمان
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,338
پسندها
پسندها
5,938
امتیازها
امتیازها
388
سکه
1,308
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین