•••?••• خودم نویسندهای تازهکار هستم و اینها اشتباههایی هستند که بیشتر از بقیه مرتکب شدهام.
?|•• تحویل دادن به کارگزار یا پرسوجو برای او، قبل از اینکه کاملا آماده باشید.
?|•• پیشنویس اولیهی خود را به هیچ وجه و تکرار میکنم ابداً آن را به کارگزاری تحویل ندهید یا دنبال کارگزار نگردید. (کارگزار یا agent میتونه همون نماینده یا وکیل باشه)
نوشته هنوز آماده نشده است. میدانم حسابی هیجان زده شدهاید که بالاخره داستان را تمام کردید، اما وقتی اشتباهی خجالتآور در ویرایش پنجم داستان پیدا کردید، از من تشکر میکنید که باعث شدم آن اشتباه را هیچ ویراستار و کارگزاری نبیند.
?|•• سعی نکنید زود دنبال خوانندگان بعدی داستان بگردید.
?|•• همان توصیهی قبلی برای خوانندگان دوم داستان (beta reader) تکرار میشود. رمان شما باید تا حد ممکن توسط خودتان ویرایش شود. باید تا جایی که میتوانید آن را برای خوانندگان دوم تر و تمیز کنید تا آنها هم از داستان لذت ببرند. با اینکه نقش آنها هم کمک کردن در مراحل قبل از انتشار داستان است، باز هم خواننده و خریدار هستند. وقتی با آنها ارتباط برقراری میکنید، روالی حرفهای داشته باشید.
?|•• اثرتان را به جای دوستان و خانواده، به افراد واقعبین با نظرات عینی نشان دهید.
?|•• بیشتر اوقات، کسانی که به شما نزدیک هستند بهتر میتوانند بفهمند منظور از نوشتهی شما چیست، حتی اگر آن بخش از متنتان عجیب و غریب و خجالتآور باشد. این باعث میشود بخشهایی که نومیدانه نیاز به ویرایش دارند، رد شوند. علاوه بر این، احتمال اینکه آدمهای واقعبین با شما صادق باشند بیشتر است.
?|•• درست نکردن داستانهای پسزمینه (Background Storis) برای شخصیتها و درک کامل و عمیق داستان.
?|•• شما باید کنج و کنار داستانتان را دقیق بدانید. حتی بخشهایی که نهایتاً در کتاب نیستند. شما باید بتوانید به تمام سوالاتی که دربارهی قبل و بعد از داستان و انگیزهها و بزرگترین ترس و آرزوها پرسیده میشود پاسخ دهید.
امیدوارم این مطلب کمک کند، خوش بنویسید!
?|•• تحویل دادن به کارگزار یا پرسوجو برای او، قبل از اینکه کاملا آماده باشید.
?|•• پیشنویس اولیهی خود را به هیچ وجه و تکرار میکنم ابداً آن را به کارگزاری تحویل ندهید یا دنبال کارگزار نگردید. (کارگزار یا agent میتونه همون نماینده یا وکیل باشه)
نوشته هنوز آماده نشده است. میدانم حسابی هیجان زده شدهاید که بالاخره داستان را تمام کردید، اما وقتی اشتباهی خجالتآور در ویرایش پنجم داستان پیدا کردید، از من تشکر میکنید که باعث شدم آن اشتباه را هیچ ویراستار و کارگزاری نبیند.
?|•• سعی نکنید زود دنبال خوانندگان بعدی داستان بگردید.
?|•• همان توصیهی قبلی برای خوانندگان دوم داستان (beta reader) تکرار میشود. رمان شما باید تا حد ممکن توسط خودتان ویرایش شود. باید تا جایی که میتوانید آن را برای خوانندگان دوم تر و تمیز کنید تا آنها هم از داستان لذت ببرند. با اینکه نقش آنها هم کمک کردن در مراحل قبل از انتشار داستان است، باز هم خواننده و خریدار هستند. وقتی با آنها ارتباط برقراری میکنید، روالی حرفهای داشته باشید.
?|•• اثرتان را به جای دوستان و خانواده، به افراد واقعبین با نظرات عینی نشان دهید.
?|•• بیشتر اوقات، کسانی که به شما نزدیک هستند بهتر میتوانند بفهمند منظور از نوشتهی شما چیست، حتی اگر آن بخش از متنتان عجیب و غریب و خجالتآور باشد. این باعث میشود بخشهایی که نومیدانه نیاز به ویرایش دارند، رد شوند. علاوه بر این، احتمال اینکه آدمهای واقعبین با شما صادق باشند بیشتر است.
?|•• درست نکردن داستانهای پسزمینه (Background Storis) برای شخصیتها و درک کامل و عمیق داستان.
?|•• شما باید کنج و کنار داستانتان را دقیق بدانید. حتی بخشهایی که نهایتاً در کتاب نیستند. شما باید بتوانید به تمام سوالاتی که دربارهی قبل و بعد از داستان و انگیزهها و بزرگترین ترس و آرزوها پرسیده میشود پاسخ دهید.
امیدوارم این مطلب کمک کند، خوش بنویسید!
آخرین ویرایش توسط مدیر: