اسکاندیناوی
گفته میشود تلاش مبلغان برای مسیحی نمودن این سرزمین حصول چندانی نداشته[۹] بلکه مسیحیت توسط گروههای وایکینگها که جهت به دست آوردن غنائم سرزمینهای دیگر اروپایی را مورد حمله قرار میدادند، وارد اسکاندیناوی شدهاست. البته روابط تجاری بین اسکاندیناوی و مناطق مسیحی از جمله شمال فرانسه نیز نقش بسزایی در این رابطه ایفا کرد به شکلی که اغلب افراد نخستین طیف مسیحی شدگان اسکاندیناوی، را تاجران تشکیل میدادند و نخستین اجتماع مسیحیان در شهر تجاری بیرکا پدید آمد.[۱۰] البته این فرایند به سهولت صورت نگرفت بلکه با مقاومت پاگانیسم، به تدریج و در طی سه قرن اتفاق افتاد.[۱۱]
سازمان یافته بودن شدید مسیحیت در مقابل نبودن بدنه منسجمی در عقاید پاگانیسم و تجزیه و اضمحلال عقاید پیشین نزد مردم اسکاندیناوی را میتوان دلیل غلبه دین جدید دانست. از طرفی مسیحیت تمامی ویژگیهای مقدس عقاید پیشین خصوصاً آنهایی را که به نفع پادشاهان بود از جمله اعطای قربانی، را نفی نکرد. به شکلی که یکی از حاکمان ایسلند با وجود گرویدن به مسیحیت، در مواقع مختلف همچنان از خدای ثور طلب استمداد مینمود.[
گفته میشود تلاش مبلغان برای مسیحی نمودن این سرزمین حصول چندانی نداشته[۹] بلکه مسیحیت توسط گروههای وایکینگها که جهت به دست آوردن غنائم سرزمینهای دیگر اروپایی را مورد حمله قرار میدادند، وارد اسکاندیناوی شدهاست. البته روابط تجاری بین اسکاندیناوی و مناطق مسیحی از جمله شمال فرانسه نیز نقش بسزایی در این رابطه ایفا کرد به شکلی که اغلب افراد نخستین طیف مسیحی شدگان اسکاندیناوی، را تاجران تشکیل میدادند و نخستین اجتماع مسیحیان در شهر تجاری بیرکا پدید آمد.[۱۰] البته این فرایند به سهولت صورت نگرفت بلکه با مقاومت پاگانیسم، به تدریج و در طی سه قرن اتفاق افتاد.[۱۱]
سازمان یافته بودن شدید مسیحیت در مقابل نبودن بدنه منسجمی در عقاید پاگانیسم و تجزیه و اضمحلال عقاید پیشین نزد مردم اسکاندیناوی را میتوان دلیل غلبه دین جدید دانست. از طرفی مسیحیت تمامی ویژگیهای مقدس عقاید پیشین خصوصاً آنهایی را که به نفع پادشاهان بود از جمله اعطای قربانی، را نفی نکرد. به شکلی که یکی از حاکمان ایسلند با وجود گرویدن به مسیحیت، در مواقع مختلف همچنان از خدای ثور طلب استمداد مینمود.[
آخرین ویرایش توسط مدیر: