کمیک | شخصیت‌های کمیک Lucifer دی‌سی کمیک |

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

قبل از تولد کلوئی ، خداوند آمنادیل را به زمین فرستاد تا به زوجی که در بارداری کودک مشکل داشتند ، برکت دهد. بعداً آمنادیل فهمید که زن و شوهری که به او برکت داده بودند پنه لوپه و جان دکر بودند و نتیجه آن کلوئی بود. کلوئه بعدا در سال 1981 متولد شد. پدر کلوئی یک افسر L.A.P.D بود ، در حالی که مادرش یک بازیگر درجه دو بود.
کلوئی در دوران نوجوانی در یک فیلم کم هزینه با نام دبیرستان وان داغ بازی کرد که در آن از یک جکوزی و بدون لباس بیرون می آید. او برای این نقش شهرت بسیار جزئی پیدا کرد. متأسفانه ، پدر كلوی دو هفته بعد هنگامی كه او فقط 19 سال داشت درگذشت. هنگام ترك مراسم تشییع جنازه ، نیك ، پاپاراتزو ، خود را بر عهده گرفت تا وارد مراسم تشییع جنازه شود و از او عکس بگیرد. در عوض ، کلوئه با شکستن لنز دوربین خود را مشت کرد. او سپس از بازیگری منصرف شد و تصمیم گرفت مانند پدرش افسر پلیس شود.
هنگامی که او کار خود را در L.A.P.D آغاز کرد ، کلوئی با دن اسپینوزا ، که همچنین یک افسر LAPD بود ، آشنا شد. آنها بعداً ازدواج کردند و صاحب دختری به نام بئاتریس (ملقب به "تریکسی") شدند. سرانجام ، کلوئی و دن از هم جدا شدند ، زیرا او معتقد است که او همیشه کار را پیش خانواده اش قرار می داد و هیچ وقت برای آنها وقت نمی گذاشت.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

Mazikeen of the Lilim ، که با نام مستعار خود Maze نیز شناخته می شود ، یک دیو از جهنم است که شکل یک زن جوان زیبا را دارد. برای هزاره ها ، او تحت لوسیفر به عنوان یکی از ستوان ها و خادمان قابل اعتماد او کار می کرد. او او را "دست راست" خود دانست. او بهترین دوست و عاشق سابق لوسیفر است و پیش از این در کلوب شبانه لاکس در لس آنجلس در کنار او کار می کرد قبل از اینکه کار جدیدی را به عنوان شکارچی جایزه بگیر با LAPD آغاز کند.میز از قوی ترین شیاطین است که هزاران سال وجود داشته است ، مازیکین یکی از شیاطین بی شمار و بیشماری بود که با نام لیلیم شناخته می شد و از لیلیث ، همسر اول آدم شیاطین بی شمار دیگر به دنیا آمد.

اندکی پس از آن ، لیلیث مازیکین و خواهر و برادرش را رها کرد ، ماز و دیگر شیاطین شکنجه گران، بی رحم تین و شکنجه گران جهنم شدند ، آنها هنرهای شکنجه را با شکنجه هابیل ، اولین روح در جهنم که توسط برادر خودش قابیل کشته شد ، فرا گرفتند.

در حالی که لوسیفر بر جهنم حکومت می کرد ، او با وفاداری و وفاداری به او خدمت می کرد و روح انسانهای متوفی را شکنجه می کرد. لوسیفر او را "ماهرترین شکنجه گر جهنمی که شناخته شده است" و "وحشی ترین شکنجه گر جهنم" نامیده است.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

وقتی لوسیفر جهنم را ترک کرد ، آمنادیل آمد تا لوسیفر را برگرداند اما پس از آن گردنبند او به سرقت رفت. لوسیفر میز را به زمین احضار می کند تا مظنونان را شکنجه کند و به آمنادیل کمک کند قفل خود را پیدا کند. به دستور او ، بالهایش را قطع کرد. پس از آن ، او به لوسیفر در ماجراهای مختلف (نادرست) وی در مجازات بدکاران کمک می کند ، سپس به عنوان خادم و محافظ لوسیفر ، متصدی بار در کلوپ شبانه لاکس شد. با این حال ، میز احساس می کند که آنها دیگر متعلق به زمین نیستند ، و باید به خانه خود برگردند ، که لوسیفر به سرعت آن را رد می کند. این باعث شد که میز لاکس را ترک کند و مدتی را به تنهایی بکشد تا بفهمد کجا تعلق دارد. میز که از "تعطیلات فرار" خود بازگشت ، سعی می کند به مشکلات همه از جمله لوسیفر توجه نکند.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

لیندا مارتین (متولد 1977) یک روانشناس است که در لس آنجلس زندگی می کند و به عنوان یک شخصیت اصلی در لوسیفر فعالیت می کند. در طول سریال ، لوسیفر مورنینگ استار ، حاکم جهنم ، به طور ثابت از مشاوره او استفاده می کند ، که معمولاً شامل مسائل شخصی با کلوئی دکر یا خانواده اش است. لوسیفر هرچند از نظر ظاهری هرگز به مشکلات خود اعتراف نمی کند ، اما در عوض استعاره ها و استعاره های کتاب مقدس را به دکتر می رساند و از لیندا می خواهد که نتیجه گیری کند. او گاهی اوقات هنگامی که با او ارتباط برقرار می کنند از کلوئی و میز مشاوره می گیرد و با آنها رابطه نزدیک برقرار می کند. با پیشرفت روابط آنها ، اعتماد لوسیفر به لیندا به طور فزاینده ای افزایش می یابد و باعث می شود او به یکی از نزدیکان لوسیفر اعتماد کند. بعداً نتیجه این شد که لوسیفر هویت واقعی خود را به لیندا به عنوان شیطان فاش می کند ، بنابراین وی را به عنوان اولین انسانی معرفی می کند که از زندگی آسمانی موجود آگاهی دارد. او بعداً از برادر بزرگتر لوسیفر ، آمنادیل ، فرزندی به دنیا میآورد و بدین ترتیب مادر اولین نفلیم روی زمین می شود.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

لیندا در سن 17 سالگی مادر شده بود و تمام دوران بارداری خود را در انکار سپری کرد. وقتی دخترش متولد شد ، واقعیت اوضاع را به هم ریخت. او دخترش را دوست داشت اما به تربیت او اطمینان نداشت و خیلی ترسیده بود كه واقعاً او را رها كند ، بنابراین وقتی پرستار در آنجا نبودند ، او از بیمارستان فراركرد و فرزندش را رها كرد.

لیندا قبل از اینکه روانشناس شود در دانشکده پزشکی تحصیل کرد. ، یک پزشک پزشکی که دوره دستیاری پزشکی روانپزشکی را به پایان رسانده است. برای پرداخت هزینه مدرسه پزشکی ، او به عنوان یک اپراتور رابطه جن*سی تلفن کار می کرد ، بعداً آن را "1-800-ProfessorFeelGood" نامید.

او با ریس گتی ازدواج کرده بود اما هنگام آشنایی با لوسیفر تقریباً دو سال از او جدا شده بود. این زوج پس از آنکه ریز پس از دیدن چهره شیطانی لوسیفر به او نزدیک شد ، زمانی در فصل اول (که در فلاش بک "Off the Record" نشان داده می شود) طلاق خود را نهایی کردند.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

آمنادیل بزرگترین فرشته خداست و به عنوان شخصیت اصلی در لوسیفر عمل می کند. در ابتدا ، آمنادیل برای متقاعد کردن لوسیفر برای بازگشت به وظایف خود به عنوان حاکم جهنم ، گاهی اوقات به زمین سفر می کرد ، زیرا لوسیفر اغلب خسته می شود و پست خود را ترک می کند. بدون اطلاع از برادرش ، آمنادیل توسط پدرشان برای برکت دادن به پنه لوپه دکر که قادر به بچه دار شدن نبود فرستاده شد. بعداً این کودک کلوئی دکر بود ، که خدا عمداً او را در مسیر لوسیفر قرار داد. در سال 2013 ، لوسیفر برای همیشه از سلطنت و پادشاهی خود کناره گیری کرد ، در نتیجه آمنادیل به قصد جبر برادرش برای بازگشت به فرمان خدا به زمین روی آورد ، اگرچه تلاش های او برای انجام این کار بی فایده است. این امر منجر به این می شود که خداوند پس از احیای لوسیفر و فهمیدن فرار همسر سابق وی ، الهه ، از جهنم این دستور را لغو کرد. هرچه زمان او بر روی زمین می گذرد ، آمنادیل شروع به تغییر قلب در مورد انسان می کند و یاد می گیرد در کنار آنها زندگی کند. روابط او با لوسیفر بسیار بهبود می یابد و او می آموزد که به دنیایی که روزگاری با کمال تحقیر به او نگاه می کرد ، اهمیت دهد. وی بعداً با ازدواج با انسانی به نام دکتر لیندا مارتین ، یکی از نزدیکان و دوستان لوسیفر ، صاحب کودکی می‌شود و بدین ترتیب پدر اولین نفلیمهای روی زمین می شود.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

آمنادیل فرزند ارشد خدا و الهه است ، ثانیه هایی پس از انفجار بزرگ متولد شد - او میلیاردها سال عمر دارد. از زمان کودکی فرشته ، او با خواهر و برادرش بازی می کرد و آموزش می دید ، با این حال ، او و دیگر فرشتگان بزرگتر اغلب یوریل را از فعالیت های خود حذف می کردند. همه خواهر و برادرهایش او را تحسین ، احترام و حتی ترس داشتند. لوسیفر خاطرنشان كرد كه مایكل دائماً او را آزار می داد تا زمانی كه یوریل قدرت "عروسی اتمی" را آموخت. آمنادیل مانند خواهر و برادرش با وفاداری خدا را بندگی می کند. مدتی پس از شورش لوسیفر ، آمنادیل مادرش را به دستور پدرش به جهنم برد. آمنادیل کسی بود که به قابیل نشان خود را داد ، و او را نفرین کرد "تا زمین را برای ابدی شکنجه شده به تنهایی طی کند". حدود سال 1981 ، به دلایل نامعلوم ، خدا چیزی از آمنادیل پرسید که قبلا هرگز نپرسیده بود. به زمین برود و به زوجی که قادر به داشتن فرزند خود نیستند برکت دهد. این زوج جان و پنه لوپه دکر بودند که پس از آن کلوئی دکر را به دنیا آوردند.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

دانیل "دن" اسپینوزا یک شخصیت اصلی در لوسیفر است و به عنوان یک کارآگاه قتل در لس آنجلس خدمت می کند و به عنوان عضوی از LAPD کار می کند. این هنگامی که لوسیفر تصمیم می گیرد به LAPD در حل موارد کمک کند ، او را به تعامل با لوسیفر مورنینگ استار سوق می دهد. دن به دلیل اینکه لوسیفر او را "کارآگاه ا*سکل" صدا می کند و ارتباطش با همسر سابق دن ، کلوئی دکر و دخترش ، تریکسی ، از لوسیفر کاملاً بدش می آید.
در فصل 4 ، دن ، لوسیفر را مسئول مرگ شارلوت می داند ، حتی وقتی این تقصیر پیرس بود. در نتیجه ، او تلخ و توهم می شود. در نیمه اول فصل 5 ، Dan برای کمک به عبور از درد خود ، از خودیاری New Age استفاده می کند. با این حال ، وی پس از فریب مایکل برای دیدن شیطان لوسیفر ، دچار یک شکست می شود.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

دن شوهر سابق کلوئی دکر است. آنها با هم یک دختر به نام تریکسی داشتند. او در حال حاضر یکی از اعضای فعال LAPD است و به طور مخفیانه به دلیل مسئولیت پرونده Palmetto معروف است که باعث ناراحتی کلوئه شد.
اگرچه دن از لوسیفر بدش می آید ، اما وقتی نوبت به کشتن لوسیفر رسید ، او در برابر مالکوم ایستاد. از این می تواند به این نتیجه برسد که دن از لوسیفر متنفر نیست.

 

[تاسیـانتاسیـان عضو تأیید شده است.]

الا لوپز پزشک قانونی اداره پلیس لس آنجلس است. الا که یک زن مذهبی بود و در دیترویت بزرگ می شد ، به لس آنجلس نقل مکان کرد (به خواست "Rae-Rae") و با Chloe Decker و Lucifer Morningstar دیدار کرد.
الا در محله ای بسیار خلافکار در دیترویت بزرگ شد ، اما همچنین در یک خانواده کاتولیک مستحکم ، زیر نظر 5 برادرش مراقب و محافظت شد. مادربزرگش چگونگی باز کردن قفل را به او آموخت و از این مهارت برای سرقت اتومبیل استفاده کرد.
یک روز وقتی الا هشت ساله بود در یک حادثه رانندگی مجروح شد و عزرائیل با او روبرو شد. با این حال ، عزرائیل "وظیه فرشته مرگی خود را انجام نداد"،او دوست داشت الا را که به نظر او یک فرد خوب است ، به خصوص به این دلیل که باعث می شود فرد احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشدبعدها به لوسیفر معرفی کرد. عزرائیل با الا دوست شد و خود را به عنوان روحی به نام Rae-Rae ، نام مستعار لوسیفر برای خواهرش معرفی کرد.
در حالی که الا به سمت اجرای قانون نقل مکان کرد ، برخی از خانواده وی ، از جمله برادرش ریکاردو ، هنوز درگیر مشاغل خلاف هستند. الا به لس آنجلس نقل مکان کرد تا ریکاردو را تحت نظر داشته باشد .