پایان نقدوبررسی نقد شورای رمان دریای خمود | TELMA کاربر انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
51839_45fd456b7e49602592b0fbe2461f9a99.png

با سلام و عرض وقت بخیری
نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.
?منتقد اثر شما: @ترمـه

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
?تاپیک جامع شکایات و پیشنهادات تالار نقد

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
67226_249e782aca249e5f03a3012dab941be6.png

نام رمان: دریای خمود
نام نویسنده: فاطمه یوسفی
ژانر: عاشقانه، تراژدی.
خلاصه رمان:
دختری دورگه از جامعه‌ی عرب و ایران که مظهر سادگی و ظرافت روستایی است، در روزمرگیِ زندگی‌اش هیبت شی*طان نصیبش می‌شود، هیبتی که زندگی‌اش را به‌کل متحول می‌کند.
دختری که تنها دلخوشی‌اش نور چشمی است که در تکاپوی رشد نموی اوست، تنها دغدغه‌ی خاطر او می‌شود.
حال چرخ فلک روزگار، ناهمواری دیگری را برایش رقم می‌زند که او را در مردابی صعب فرو می‌برد.

برای مطالعه رمان کلیک کنید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

شکارچیشکارچی عضو تأیید شده است.

نویسنده رسمی رمان
نویسنده رسمی رمان
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,338
پسندها
پسندها
5,938
امتیازها
امتیازها
388
سکه
1,308
به‌نام‌تعالی
نقد رمان "دریای خمود"
منتقد رمان "ترمه"
نوع نقد "نقد اولیه شورا"
تاریخ تحویل "۲۴ مرداد ۱۴۰۰"

?ارکان‌های اولیه?
۱. عنوان اثر:
دریای خمود!
مجموع ذهنیاتی که به رق*ص در می‌آیند.
یك عنوان با پالس نسبتاً قوی وخوش‌آوا که دارای ترکیب غریبی برای مخاطب است. عنوانی که شاید در ان از واژه‌های کلیشه‌ای اسفاده شده است اما با ترکیب باهم باعث شده برای دریافت مفهوم آن کمی تأمل کرد و رفته‌رفته منظور نویسنده را از برگزیدن آن، دریافت.
مادری که در مقابله با مشکلات زندگی به رق*ص در آمده رامش می‌کنند، نشان از ژانر مغلوب تراژدی نویسنده محترم می‌دهند، که کاملاً حضورش در عنوان مشهود و مقبول است.
علاوه بر این ظهور ژانر عاشقانه هم در آن مشهود بود و این یك پوئن کاملاً مثبت برای نویسنده‌ی عزیز است.

۲. ژانر اثر:
ژانرهای منتخب نویسنده به ترتیب عاشقانه و تراژدی بودند. به طور کلی باید گفت با وجود گذشت پنج صفحه نمی‌توان به صراحت توضیح داد که ژانر عاشقانه در سراسر متن پیدا بوده. اگر قرار باشد به اینجای کار توجه داشت باید گفت ژانر اجتماعی رویت شده و با استناد بر اتفاقاتی می‌شود آن را صدق کرد. در هر صورت این روایت تازه اول راه است و نباید سخت‌گیری بیش از حدی را نشان داد چرا که با این حساب هم می‌توان به هدف نویسنده و عملکرد خوبشان در به رسم کشیدن یک داستان عاشقانه اشاره کرد.
ژانر عاشقانه به طور کامل ژانر غالب این اثر در نظر گرفته شده. یک داستانی که بر محوریت زندگی درخشان می‌گذر و به حتم راه و رسم عاشقی بر روزگار این شخص رقم می‌خورد. همانطور که در بخش بالا ذکر شد داستان تا حد زیادی ادامه نیافته که به طور صریح بشود به عشق و شیدایی دو شخص ایما کرد؛ اما با این وجود می‌توان حدسیاتی زد که به حتم قادر هستند ژانر عاشقانه را به دوش خود بکشند.
درباره‌ی ژانر مکمل داستان که تراژدی باشد هم می‌توان گفت نویسنده از پس ماجرا برآمده. زندگی درخشان و تنها بودنش پس از ترک شدن توسط همسرش، صحبت‌های ناجور اهل روستا به همسرش، همیاری همسایگان آلا با برادر همسری که فقط و فقط به فکر منافع خودش است، همه‌یشان می‌توانند بازگوکننده‌ی این ژانر باشند. از طرف دیگر مشکلات زندگی درخشان و گره‌هایی که سد راهش قرار گرفته، حس و حال افسرده‌مانندی که زندگی به آلا نسبت می‌دهد می‌توانند دلالتی بر انتخاب این ژانر باشد.
به طور کلی نویسنده ژانرهای مناسبی را انتخاب کرده و با توجه به کلیت اثر می‌توان گفت در آینده‌ی این رمان این دو ژانر رنگ و بوی بیشتری خواهند گرفت.

۳. خلاصه اثر:
خلاصه‌ی رمان از جذابیت و کشش خوبی برخوردار است و می‌توان گفت کلماتی که به برکار برده شده است و ایده رمان که در خلاصه به چشم دیده می‌شود سعی در بُلد کردن این کار دارند!
میزان مجهولات و معلومات و اندازه‌ی خلاصه متعادل بوده و برای ذهنیت مخاطب نه آنقدر گنگ واقع شده که خواننده را در ابهام بگذارد و نه آنقدر پیدا بوده که مخاطب را از خواندن اثر بازدارد و این یک پوئن مثبت است!
با خواندن چند خط خلاصه سوالاتی در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. چه سختی‌هایی باعث ورود شخصیت به مردابِ سختی‌ها می‌شود؟ منظور از شی*طان فرد خاصی‌ست یا خیر؟ و سوالاتی مشابه همین مثال‌ها‌‌‌... .

۴. مقدمه اثر:
مقدمه استفاده شده از خودِ نویسنده است، و مانند خلاصه به دلیل استفاده از آرایه‌های مختلف مانند: تعلیق، تشبیه و... و کلماتِ خوش آوا از جذابیت متفاوتی برخوردار می‌باشد.
اگر بخواهیم به ارتباط آن با ژانر‌ها و اندازه بپرداریم باید گفت که ارتباط بسیار زیادی با ژانر مکملش یعنی تراژدی و یک اشاره‌ی نسبتاً کوچک هم به ژانر عاشقانه؛ از نظر اندازه هم، مقدمه نه خیلی طولانی‌ست که مخاطب دل‌زده شود و نه آنقدر کوتاه... .

۵. جلد اثر:
جلد رمان با محتوای رمان کاملا تطابق دار و اگر کمی دقت کنیم متوجه می‌شویم دخترکی که در جلد وجود دارد بر روی رودخانه‌ای مرداب مانند دراز کشیده است و همین اتفاقِ کوچک یک پوئن مثبت به حساب می‌آید زیرا که با کلیت، مقدمه و خلاصه رمان مشابه است!
لذا در اخر لازم به ذکر است، از رنگ بندی، قالب مناسب و متن دلنشینی هم برای طراحی استفاده شده.

?ساختمان کلی?
۱. شروع اثر:
شروع رمان، با صحنه‌ی خار کندن آلا رقم می‌خورد.
آغاز رمان حس‌های ملموسی را در برگرفته‌اند؛ آغاز نسبتاً جدید است و این تنوع به سبب فضاسازی و خصوصاً رنگ رنگ شده که از همین ابتدا فضا را فانتزی ساخته است. شروع رمان با حجم زیادی از مونولوگ نسبت به دیالوگ رقم خورده است اما نکته این‌جاست این مونولگ‌ها خسته کننده و فشرده نیستند، بلکه متن روانی با انتقال حس خوب گیرایی آغاز را بالا برده‌است. در صحنه‌ی کمی پس از آن با ن رو به رو می‌شویم و نه‌ی قاطع لیزا ما را در ابتدا با شخصیت به اصطلاح مستحکمش آشنا می‌کند. چیزی که در ابتدای رمان بیش از همه جذاب بود توصیفات و احساسات هستند، کلافگی و آشفتگی و واژه‌های نو زیبایی آغاز را بیشتر کرده بودند. در ارتباط با ربط آن با ژانر که در واقع عاشقانه و تراژدی محسوب می‌شود ملموس است. آغاز پالس قوی خوبی را دارد. جملاتی که در آن به کار برده شده است، فضاسازی زیبایی را رقم زده‌اند و اگر چه خیلی خیلی نو نباشد، پردازش جدید و جذاب آن قطعا باعث ترغیب مخاطب می‌شود.

۲. میانه اثر:
از پارت ۷ تا ۲۵ میانه رمان حساب می‌شود، تنش‌ها به خوبی رعایت شده بود و نویسنده توانسته بود ارتباط معلومی بین آنها ایجاد کند.
تنش اول میان آلا گلی خانم بود؛ اگر بخواهیم درباره میزانِ انتقال حس و احوالات شخصیت‌ها در این تنش صحبت کنم به صراحت می‌توانم بگویم که در بحث انتقال حس قوی کار شده؛ به عنوان مثال ما کاملا متوجه عصبانیت و حرص آلا از حرف‌های گلی خانم می‌شویم و این یک نشانه‌ی مثبت است!

تنش دوم میان آلا و برادرشوهرش، بهزاد بود؛ در این مورد هم مانند قبلی به صورت واضح متوجه احساساتِ آلا و بهزاد می‌شویم اما یک مورد در اینجا کمی مشکل دارد، آن هم لحن خونسرد بی بی‌ست... .
ممکن است خودِ نویسنده به دلیل خلق ان شخصیت و دانستن حالات او متوجه این مورد نشود ولیکن خواننده به خوبی متوجه می‌شود؛ بنابراین بهتر است که این مورد ویرایش و روی احساسات بی بی در این تنش بیشتر کار شود.

تنش سوم میانِ آلا و مادرشوهرش(بی بی) بود؛ در این تنش شاهدِ کشمکش‌هایی میان آلا و احساساتش هستیم، این مورد ‌می‌تواند نقش بسیار مثبتی در داستان داشته باشد و در اخر می‌بایست گفت واکنش‌های بی بی هم به‌خوبی شکل گرفته است.


?ارکان‌های پایانی?
۱. ایرادات نگارشی:
در طول رمان ایراد نگارشی خاصی به چشم نمی‌خورد اما غلط‌های املایی واقعا در چشم و بُلد هستند و همین امر ممکن بدمتوجه شدن منظور نویسنده از طرف خواننده می‌شود؛ در ادامه به چند مثال از این مورد می‌پردازیم:
گلی خونم❌
گلی خانم✅
سدیع دستم رو گشید❌
سریع دستم رو کشید✅
نمیزنه❌
نمی‌زنه✅
غذا خو*ردن شد، نفسم رو بی‌صدا فوت کردم❌
غذا خو*ردن شد؛ نفسم رو بی‌صدا فوت کردم✅

۲. سخن منتقد:
اگر نکاتی که ذکر شده است اعم از:
۱: حدف غلط‌های غلط املایی
۲: استفاده کردن به‌جا از ویرگول
را رعایت کنید، بی شک یکی از بهترین آثارتان خواهد بود.
از مطالعه‌ی رمان شما لذ*ت بردم، موفق باشید♡
@ترمـه
***
@TELMATELMA عضو تأیید شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین