ترجمه کتاب کلماتی که ای کاش گفته بودم| ReiHan

ناظر: @آتـریـسـا
نام کتاب: the words i wish i said
نام نویسنده: caitlin kelly
نام مترجم: ریحانه سیدحسنی
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
این کلمات تنها کلماتی که آرزو میکردک که ای کاش می‌گفتم نیست، در حقیقت آرزو می‌کردم که ای کاش نمی‌نوشتم آن‌ها را تا به خودم یادآوری نکنم که چقدر اهمیت می‌دهم، ای کاش اهمیت نمی‌دادم... ولی متاسفانه می‌دهم.
توضیح مترجم:
کتاب the words i wish i said در حقیقت حرف دل نویسنده هست و این کتاب کافه نویسندگان و یا داستان نیست اکثر تکست‌های کتاب کوتاه هست و عمیقاً در رابطه با مشکلات روحی و ضربه های عشق و... گفته شده است. این کتاب جزو کتاب های پرفروش نیویورک تایمز هست و نویسنده آن وقتی این کتاب را نوشته که 18 سال سن داشته است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
DAC8B471-2654-4D79-B30A-774387F7ABF1.jpeg




مترجم عزیز، ضمن خوش‌‌آمد گویی و سپاس از انجمن کافه نویسندگان برای منتشر کردن رمانترجمه‌ شده‌ی خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ ترجمه‌ی خود قوانین زیر را با دقت مطالعه فرمایید.

قوانین تالار ترجمه

برای درخواست تگ، بایست تاپیک زیر را مطالعه کنید و اگر قابلیت‌های شما برای گرفتن تگ کامل بود، درخواست تگ‌‌ترجمه دهید.

درخواست تگ برای رمان در حال ترجمه

الزامی‌ست که هر ترجمه، توسط تیم نقد رمان‌های ترجمه شده؛ نقد شود! پس بهتر است که این تاپیک را، مطالعه کنید.

درخواست نقد برای رمان در حال ترجمه

برای درخواست طرح جلد رمان ترجمه شده بعد از 10 پارت، بایست این تاپیک را مشاهده کنید.

درخواست جلد

و زمانی که رمان ترجمه‌ی شده‌ی شما، به پایان رسید! می‌توانید در این تاپیک ما را مطلع کنید.

اعلام اتمام ترجمه

موفق باشید.

مدیریت تالار ترجمه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
-فصل اول-
نجات دادن خودم

این فصل درباره نجات خودت هست وقتی هیچ‌کس این کار را انجام نمی‌دهد.
آن‌ها نمی‌توانند صدای زوزه‌ی شیاطین را درون سرت و صدای قلبت که درون تاریکی اشک می‌ریزد را بشنوند.
گاهی اوقات پرنسس بالای برج نیازی به یک پرنس برای نجات پیدا کردن ندارد.
گاهی اوقات ملکه شیطانی او را به زور اون بالا نگه نمی‌دارد.
گاهی اوقات او خودش را به دام برج بلند و تنگی در افق تمام خاکستری ها می‌اندازد.
و گاهی اوقات هیچ‌کس صدای گریه او را برای کمک نمی‌شنود.
این همان موقعی هست که پرنسس کوچولو باید خودش را نجات دهد.
گاهی اوقات او حتی یک پرنسس هم نیست او فقط یک دختر معمولی با ذهنی خسته هست.
او می‌تواند با شیاطین خود مبارزه بکند و از قصر به پایین بیاید.
او به زمان نیاز دارد ولی در انتها می‌تواند.
این فصل راجع به نجات خودت هست وقتی کسی نمی‌تواند این کار را انجام دهد.
***
روح ها برگشته‌اند.
-سلامت روان من.
***
من فقط زمان را با یادگرفتن پرواز سپری می‌کنم.
***
اعتماد به نفس یک کابوس برای ناامن کردن یک مرد هست.
***

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین