ادیان و فقه جنگ نزد دین یهود

سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.

مدیر تالار ادبیات تخصصی + ناظر ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
ناظر ارشد آثار
نویسنده رسمی ادبیات
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
4,402
پسندها
پسندها
21,237
امتیازها
امتیازها
813
سکه
839
زمانى که بحث «جنگ در ادیان» را ملاحظه مى کنیم، هیچ جنگى در قساوت و شدت همانند «جنگ در دین یهود» نیست. یهود بر اساس شریعت خود، در طول تاریخ، به جنگ و خون ریزى فراوان مى پرداخته اند و در این راه، به اطفال و زنان نیز رحم نمى کرده اند و خود را «ملّت برگزیده خدا» مى دانند.28
یهود، رهبران تخریب و نابودى در این عالم بوده اند. یکى از بزرگان یهود به نام ارنِسْت رینان عقیده دارد: «وقتى عدل در عالم تحقق پیدانکند، پس بهتراست که کل عالم تخریب گردد.» یکى دیگر از بزرگان یهود مى گوید: «ما یهود نیستیم مگر آقاى عالَم و فاسدکننده عالم، ایجادکننده فتنه در عالم و جلّاد عالم باشیم.»29
قرآن کریم یهود و مشرکان را در یک ردیف قرار مى دهد و آنان را دشمن ترین افراد نسبت به مسلمانان معرفى مى نماید: «به طور مسلّم، دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهى یافت. و نزدیک ترین دوستان به مؤمنان را کسانى مى یابى که مى گویند: ما نصارا هستیم. این بدان روست که در میان آن ها، افرادى عالِم و تارک دنیا هستند و آن ها (در برابر حق) تکبر نمىورزند.» (مائده: 12)
تاریخ اسلام به خوبى گواه این حقیقت است; زیرا در بسیارى از نبردهاى ضداسلامى، یهود به طور مستقیم دخالت داشته اند و از هیچ گونه کارشکنى و دشمنى خوددارى نکرده اند. افراد بسیار کمى از آن ها به اسلام گرویده اند، در حالى که در غزوات اسلامى، مسلمانان را کم تر مواجه با مسیحیان مى بینیم و نیز افراد زیادى از آن ها را مشاهده مى کنیم که به صفوف مسلمانان پیوسته اند.
این مقایسه بیش تر درباره یهود و مسیحیان معاصر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است; زیرا یهود با این که داراى کتاب آسمانى بودند، به دلیل دل بستگى بیش از اندازه به مادیات، در صف مشرکانى قرار گرفته بودند که از نظر مذهبى با آن ها هیچ اشتراکى نداشتند. در ابتدا، یهودیان مبشّران اسلام محسوب مى شدند و انحرافاتى همانند «تثلیث» نداشتند، اما دنیاپرستى شدید آن ها را به کلى از حق بیگانه کرد، در حالى که مسیحیان آن عصر چنین نبوده اند.
البته مسیحیان قرون بعد نسبت به اسلام و مسلمانان، مرتکب جنایاتى شدند که دست کمى از یهود نداشت; جنگ هاى طولانى و خونین صلیبى در گذشته و تحریکات فراوانى که امروز از ناحیه استعمار کشورهاى مسیحى بر ضد اسلام و مسلمانان مى شود، چیزى نیست که بر کسى پنهان باشد.
اما عجیب این است که یهودیان همه این جنگ طلبى ها را به استناد تورات انجام مى دهند. به عنوان نمونه، در متن تورات چنین مى خوانیم: «چون به شهرى نزدیک آیى تا با آن جنگ نمایى، آن را براى صلح ندا کن و اگر تو را جواب صلح بدهد و دروازه ها را براى تو بگشاید، آن گاه تمام قومى که در آن یافت شوند به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند، و اگر با توصلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن; و چون یَهُوَه ـ خدایت ـ آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکُش، لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد ـ یعنى تمام غنیمتش ـ را براى خود به تاراج ببر و غنایم دشمنان خود را که یَهُوَه ـ خدایت ـ به تو دهد، بخور. به همه شهرهایى که از تو بسیار دورند که از شهرهاى این امّت ها نباشند، چنین رفتار نما. اما از شهرهاى این امت هایى که یَهوه ـ خدایت ـ را به ملکیّت مى دهد، هیچ ذى نفسى را زنده مگذار، بلکه ایشان را ... چنان که یهوه ـ خدایت ـ تو را امر فرموده است، بالکل هلاک ساز.»30همچنین در تورات مى خوانیم: «یَهُوه، خداى ما، او (سرزمین سیحون و مَلک حَشبون) را به دست ما تسلیم نموده، او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم و تمامى شهرهایش را در آن وقت گرفته، مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکى را باقى نگذاشتیم، لیکن بهایم را با غنیمت شهرهایى که گرفته بودیم براى خود به غارت بردیم.»31
و در جاى دیگر آمده است: «پس یهوه، خداى ما، عَوْج ملک باشان و نیز تمامى قومش را به دست ما تسلیم نموده، او را به حدى شکست دادیم که احدى از براى وى باقى نماند و در آن وقت، همه شهرهایش را گرفتیم و شهرى نماند که از ایشان نگرفتیم ... و آن ها را بالکل هلاک کردیم; چنان که با سیحون و مَلک حَشَبون کرده بودیم. هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاک ساختیم و تمامى بهایم و غنیمت شهرها را براى خود به غارت بردیم.»32
و نیز آمده است: «و هر آنچه در شهر بود، از مرد و زن و جوان و پیر، حتى گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاک کردند.»
و در جاى دیگرى از تورات مى خوانیم: «و مى گویم که من تا ابد الآباد زنده هستم. اگر شمشیر برّاق خود را تیز کنم و قصاص را به دست خود گیرم، آن گاه از دشمنان خود انتقام خواهم کشید و به خصمان خود مکافات خواهم رسانید. تیرهاى خود را از خون م**س.ت خواهم ساخت و شمشیر گوشت را خواهد خورد. از خون کشتگان و اسیران با رؤساى سروران دشمن، اى امّت ها با قوم او آواز شادمانى دهید; زیرا انتقام خون بندگان خود را گرفته است و از دشمنان خود انتقام کشیده.»33
در این میان، قرآن کریم عده اى از یهودیان را ستایش مى نماید; همان هایى که از غرور، خودپرستى و تکبر خوددارى مى نمایند و همواره حقیقت را مدّ نظر دارند: «آن ها همه یکسان نیستند; از اهل کتاب، جمعیتى هستند که (به حق و ایمان) قیام مى کنند و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را مى خوانند در حالى که سجده مى نمایند; به خدا و روز واپسین ایمان مى آورند، امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و در انجام کارهاى نیک، پیشى مى گیرند و آن ها از صالحانند. و آنچه از اعمال نیک انجام دهند، هرگز کفران نخواهد شد (و پاداش شایسته آن را مى بینند.) و خدا از پرهیزگاران آگاه است.» (آل عمران: 113 ـ 115)
و به این ترتیب، قرآن از این که نژاد یهود را به کلى محکوم کند و یا خون آن ها را کثیف بشمرد، خوددارى کرده و تنها روى اعمال آن ها انگشت مى گذارد و با تجلیل و احترام از افرادى که به اکثریتِ فاسد نپیوستند و در برابر ایمان و حق تسلیم شدند، به نیکى یاد مى کند و این روش اسلام است که در هیچ موردى، مبارزه اش رنگ نژادى و قبیله اى ندارد و تنها بر محور عقاید، اعمال و رفتار مى گردد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین