دلنوشته [ مهران پیرستانی ]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
به یک نفر خانم یا آقا


ترجیحا " تمام وقت"


مسلّط به زبان انسانیت....


برای رفع دلتنگی ها نیازمندیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
" پـــرواز "

پـرواز را به خاطــــــر

بســـــپار

هوا پیما افتادنیـــ ستــــ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل به دل ام " ندادی"


" دست در دست ام " هم نگذاشتی


" پا به پا " با من نیامدی


تو را بخـــــــــدا برو .....


" سـر به سـرم " نگذار بانو


قول اش را به بیابان داده ام .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کلاغ پر...؟

نه

کلاغ را بگذاریم برای آخر

نگاهت پر

خاطره ات پر

صدایت پر

کلاغ پر...؟؟

نه

کلاغ را بگذاریم برای آخر

جوانی ام پر

سیگار هایم پر

من هم پر...

حالا تو مانده ای و کلاغ پر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نــوشـــتــيــم

" مـــلالــی نـیـســت "

گـــفــتـیــم ......

" خـیـالــی نــیــســت "

امــاارابــه هــا پــر بــود از جـسـد خـا طــره هــــا ... !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دروغ نگویم

دلم برایت تنگ شده

گاهی وقت ها

یواشکی حالت را

از آب چشم هایم

می پرسم

در این خشکسالی

خدا را چه دیده ای

شاید آسمان هم

به هوای کسی

سر بر سینه ی ابری سوخته بگذارد

و گریه کند....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آ ه ه ه ه ه دلم


این بار صدای ترَک خوردنش می اید


وپوچ می شود


پوچِ پوچ


و شاکی از بودن ! !


حتی از خودم شاکی ترم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باشد !

زانو زدم خالق

اما فقط بگو

چنين خدايي كردن را

جز چنين بندگي پاسخي هست ؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنها نشستم...

تازه بعد از این همه وقت یادم افتاد چقدر نیستی...

چقدر توی این روزهایی که باید باشی نیستی!

دلم گرفت...

برای همه ی این نبودن ها

برای اینکه می شد باشی و نیستی

نیستی...

دلم گرفت...

امان از دست تو...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای کاش . . .

نمی خندیدی

و آتش عشق . . .

هرگز روشن نمی شد .

پیراهنمان سوخت .

به شهر که آمدیم

به عریانی مان خندیدند .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 3)
عقب
بالا پایین