کمیک بی‌رحم‌ترین ویلن‌های کمیک بوکی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع D A N I
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
آیا می‌توان یک ابرقهرمان داشت بدون این که ویلنی هم سطح و اندازه او برایش خلق کرد؟ این سوال یکی از داغ‌ترین پرسش‌ها بین علاقه‌مندان دنیای کمیک‌ها است. بدون یک شخصیت منفی جذاب، قهرمان داستان می‌تواند پس از مدتی برای خوانندگان حوصله‌سربر و قابل پیش‌بینی شود.

اما ویلن جذاب بودن یک چیز است و ویلنی بی‌رحم، بی‌احساس و خشن که فقط شرارت انجام می‌دهد چیز دیگر. دنیای کمیک‌ها پر است از ویلن‌های فوق العاده که بسیاری از آن‌ها ذهنیت‌ها و اهداف شیطانی در سر دارند.

بی‌رحمی اتفاقی روزانه برای آن‌ها به حساب می‌آید؛ چیزی که در چشم آن‌ها در حد جوشاندن قهوه صبحانه یا بیرون بردن حیوان خانگی برای قدم زدن دیده می‌شود. چنین ذهنیتی باعث می‌شود تا وحشتناک‌ترین اعمال قابل تصور تبدیل به اصول زندگی آن‌ها شود.

با در نظر گرفتن تمام این شرایط، در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از بی‌رحم‌ترین ویلن‌های کمیک بوکی می‌رویم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

تانوس​

10-w620-10.jpg



با این که نمی‌شود از بسیاری از موجودات کهکشانی و ماورایی در دنیای کمیک بوک‌ها چشم پوشی کرد اما چیزی که باعث می‌شود تانوس نسبت به اکثر چنین شخصیت‌ها برتری داشته باشد، عبور از خطوط قرمزی است که در برابر او و هدفش قرار گرفته‌اند.

خیلی‌ها تانوس را با دارک‌ساید (Darkseid) و گالاکتوس (Galactus) مقایسه می‌کنند ولی تایتان دیوانه جنبه‌ای دارد که باعث می‌شود نسبت به چنین شخصیت‌هایی بالاتر قرار بگیرد. تانوس نه تنها قصد دارد تمام دنیا را تحت کنترل خود درآورد، بلکه چنین هدفی را با بی‌رحمی تمام دنبال می‌کند.

این جا در مورد کسی حرف می‌زنیم که بی‌شمار موجود بی‌گناه را در تمام کهکشان به قتل رسانده و حتی سیاره محل تولد خودش را نیز نابود کرده است. او مسئول مرگ مادر و پدرش بوده و تمام فرزندانش نیز به خاطر او زندگی سخت و عذاب‌آوری را تحمل می‌کنند.

در حالی که اکثر مخاطبان با وجود فیلم‌های دنیای سینمایی مارول می‌توانند زجر گامورا (Gamora) و نبیولا (Nebula) را ببینند اما باید در نظر داشت که تانوس فرزندان زیادی دارد که چنین شرایطی را تحمل کرده‌اند یا بدتر از آن، به قتل رسیده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

جاج دث (Judge Death)​

9-w620-10.jpg



احتمالاً با وجود داشتن کلمه دث [مرگ] در اسم یک شخصیت، می‌توانید حدس بزنید که او موجود خوبی نیست و چنین چیزی در رابطه با جاج دثِ انتشارات 2000 AD کاملاً صدق می‌کند.

سیدنی دیاث (Sidney De’ath)، رهبر گروه شرور دارک جاجز (Dark Judges) و یکی از قابل‌ترین ویلن‌های دنیای کمیک‌ها است. او به عنوان بزرگ‌ترین دشمن جاج درد (Judge Dredd) شناخته می‌شود و حتی ظاهرش نیز خبر از سر درونش می‌دهد.

جاج دث از همان اولین سال‌های به وجود آمدنش ظاهری ترسناک داشته و چنین چیزی به خاطر علاقه شدید سیدنی با مفهوم مرگ بوده است. در واقع، او به قدری به مرگ علاقه‌مند شده بود که تبدیل به آن شد. حالا جاج دث، زندگی و وجود داشتن را به طور کلی به عنوان یک جرم می‌بیند.

به خاطر این تفکر بیمارگونه، جاج دث برای خوشایند خودش تمام جمعیت دنیای ددورد (Deadworld) را از بین برد. جاج دث نه تنها موجودی کشنده و وحشتناک است بلکه دوست دارد هنگام انجام اعمال بی‌رحمانه‌اش دیگران را مسخره کند، به آن‌ها طعنه بزند و مضحکه خود قرار دهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

دثتروک (Deathstroke)​

8-w620-11.jpg



وقتی نوبت به شخصیت‌های بی‌رحم و وحشت‌آور می‌رسد، دثتروک نابودگر (Deathstroke the Terminator) مطمئناً یکی از اسامی مهم به حساب می‌آید. اسلید ویلسون (Slade Wilson) یکی از جذاب‌ترین ویلن‌های دنیای دی‌سی و یکی از برجسته‌ترین شخصیت منفی‌های کمیک بوک‌های مدرن است.

وقتی پای دثتروک به ماجرایی باز می‌شود، معمولاً اتفاقی شخصی در جریان نیست چرا که اعمال فجیع او اکثراً به دلیل شغلش انجام می‌شوند. او یک مزدور است که برای بالاترین مبلغ دریافتی ممکن دست به هر کار بی‌رحمانه‌ای می‌زند. ویلسون مهارت‌های خاصی دارد که باعث می‌شود مشتریانش علاقه زیادی به استخدام او داشته باشند.

اسلید به قدری ماهر است که جزو معدود افرادی به حساب می‌آید که می‌تواند در یک مبارزه تن به تن در برابر شوالیه تاریکی مقاومت کند. با توجه به این که شوالیه شنل‌پوش گاتهام به عنوان یکی از برترین مبارزان تن به تن کره زمین شناخته می‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که دثتروک در این زمینه چه قدر مهارت دارد.

از نظر بی‌رحمی، اسلید شهر بلادهیون (Bludhaven) را نابود کرد که منجر به مرگ صد هزار و شصت و هشت شهروند شد. او به فرزندان خود نیز رحمی نشان نمی‌دهد و از آن‌ها سوء استفاده می‌کند. دثتروک حتی با افراد زیر سن قانونی وارد رابطه شده است. تمام این اعمال شوم نیز صرفاً برای انجام دادن قراردادهایش و رسیدن به دستمزد تعیین شده انجام می‌شوند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

سیبرتوث (Sabretooth)​

7-w620-12.jpg



ایکس من در طول دهه‌ها در برابر ویلن‌های متفاوت زیادی قرار گرفته است اما یکی از این ویلن‌ها که اکثر اوقات سر و کله‌اش پیدا می‌شود، ویکتور کرید (Victor Creed) با نام مستعار سیبرتوث است.

در حالی که سیبروتوث دردسر بسیاری از اعضای ایکس من شده اما بیش از هر کسی این ولورین بوده که اعمال بی‌رحمانه و دردآور ویکتور را تحمل کرده است؛ آن هم نه تنها به دلیل حمله مستقیم به لوگان، بلکه به خاطر وحشی‌گری در حق کسانی که به ولورین نزدیک هستند.

یکی از بهترین نمونه‌ها در زمینه بی‌رحمی سیبرتوث، تلاش سالانه او در به قتل رساندن ولورین است؛ تلاشی که بعد از این که در روز تولد ولورین، شریک زندگی او یعنی سیلور فاکس (Silver Fox) را کشت، آغاز شد. پس از این واقعه بود که سیبرتوث تصمیم می‌گیرد هر سال در روز تولد لوگان نهایت تلاشش را بکند تا این جهش‌یافته چنگال‌دار را به خواب ابدی فرو ببرد یا باعث زجر کشیدن او شود.

بدتر از به قتل رساندن شریک زندگی ولورین، این بود که سیبرتوث کاری کرده تا لوگان جان پسر خودش، داکن (Daken) را بگیرد. کرید، داکن را زیر پر و بال خود گرفت ولی از همان ابتدا هدف نهایی‌اش در مقابل هم قرار دادن ولورین و داکن بود. در نهایت نیز لوگان در طی ماجرایی دلخراش مجبور می‌شود برای توقف پسرش، او را غرق کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

بین (Bane)​

6-w620-12.jpg



خیلی سخت می‌توان دید که کسی دست بالاتر نسبت به بتمن داشته باشد اما بین کاملاً از عهده چنین کاری برآمده و نه تنها دست بالاتر نسبت به شوالیه تاریکی داشت، بلکه او را عملاً خرد کرد.

حضور بین در آرک داستانی Knightfall در سال ۱۹۹۳ منجر به خلق یکی از بهترین آغازِ کارها برای یک ویلن کمیک بوکی شد. در حالی که اندازه غول‌پیکر او باعث شده بود که خوانندگان او را خطری فیزیکی در نظر بگیرند، خیلی طول نکشید که بین اثبات کرد او فقط یک آدم بده هیکلی نیست.

برای اثبات چنین موضوعی، او یک نقشه دقیق سر هم کرده بود که در آن تعدادی از بدنام‌ترین شخصیت‌های تیمارستان آرکهام آزاد می‌شدند. این کار با هدف خسته کردن بتمن به خاطر توقف همه آن‌ها و نجات شهر انجام شد. بعد از آن، بین در برابر بتمن خسته قرار گرفت و با شکستن کمر بروس، او را بازنشسته کرد (البته به صورت موقت).


انجام یک عمل بی‌رحمانه حدود ۲۷ سال پیش خیلی جای تحسین دارد اما در سال‌های اخیر بود که بین بی‌رحمی خودش را دوباره به تصویر کشید. اگر به هم زدن ازدواج غریب الوقوع بروس وین و سلینا کایل (Selina Kyle) یک عذاب احساسی بزرگ برای شوالیه شنل‌پوش گاتهام به حساب نیاید، این ویلن غول‌پیکر یک قدم جلوتر گذاشته و گردن آلفرد را نیز شکسته است.

بله، بین کسی را که برای مدتی طولانی نقش پدرانه‌ای را برای بروس بازی می‌کرد به شکل بی‌رحمانه‌ای به قتل رساند که به عقیده بسیاری، حتی بی‌رحمانه‌تر از نقشه‌ای بود که ۲۷ سال پیش پیاده کرده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مگنیتو (Magneto)​

5-w620-14.jpg



مگنیتو را می‌توان پیچیده‌ترین و چندلایه‌ترین شخصیت از بین تمام شخصیت‌های این لیست در نظر گرفت. با این که او مدتی در نقش یک ضدقهرمان و متحد ایکس من فعالیت داشته اما در مواقعی، اعمالی غیرقابل بیان نیز در نقش یک ویلن انجام داده است.

با این که مگنیتو به طور کلی به عنوان یک ویلن در دنیای مارول شناخته می‌شود ولی گاهی اوقات نیز اهداف نیکی پشت اعمالش نهفته است. از همه چیز مهم‌تر، اریک لنشر (Erik Lehnsherr) می‌خواهد برادران و خواهران جهش‌یافته‌اش در آسایش زندگی کنند. بزرگ‌ترین مشکل در این جا است که او برای رسیدن به آسایش جهش‌یافته‌ها و زندگی برابر آن‌ها با دیگر انسان‌ها، از روش‌هایی بی‌رحمانه بهره می‌برد.

برای مثال، دکتر الیزابت الین (Dr. Elizabeth Alain) وقتی از دنیا رفت که لنشر یک گیره کاغذ را درون پوستش قرار داد و آن را در تمام بدنش به حرکت درآورد تا الیزابت بالاخره با فرشته مرگ ملاقات کند.

البته شخصیتی که بسیار توسط مگنیتو عذاب کشیده ولورین بوده (دوباره او!) و بیش‌تر به خاطر این که اسکلت او از جنس فلز آدامانتیوم است. در آرک داستانی Fatal Attractions سال ۱۹۹۳، ولورین به این دلیل درد زیادی کشید و ضربه بزرگی خورد؛ چون که مگنیتو اسکلت آدامانتیومی ولورین را از بدنش بیرون آورد.

از دیگر اعمال بی‌رحمانه مگنیتو می‌توان به شکست گردن پروفسور ایکس (Professor X)، قطع کردن پاها و دستان اسکلپ‌هانتر (Scalphunter)، نصف کردن آپوکالیپس (Apocalypse ) و کشتن پسرش کوئیک‌سیلور (Quicksilver) اشاره کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آن عوضی زرد (That Yellow Bastard)​

4-w620-11.jpg



روارک جونیور (Roark Junior) که در اکثر حضورش در کمیک‌های Sin City فرانک میلر با عنوان «آن عوضی زرد» شناخته می‌شود، صرفاً به شکنجه و قتل علاقه ندارد. گفته می‌شود که صدها نفر به دست او کشته شده‌اند. اما جونیور جنبه‌ای وحشتناک‌تر و کثیف‌تر نیز دارد چرا که او متجاوز و پدوفیل نیز است.

خوشبختانه در سری کمیکی ۶ قسمتی با نام That Yellow Bastard از مجموعه Sin City در سال ۱۹۹۶، جونیور به سزای اعمالش رسید. یک افسر پلیس با نام جان هارتیگان (John Hartigan) که به خاطر جرایم جونیور هشت سال به زندان افتاده بود، او را پیدا می‌کند و تا لحظه مرگ زیر مشت و لگد می‌گیردش.

مرگ روارک در حالی اتفاق افتاد که او مشغول شکنجه یک دختر ۱۹ ساله با نام ننسی کالاهان (Nancy Callahan) بود که وقتی این دختر فقط ۱۱ سال داشت، توسط آن زرد عوضی دزدیده شده بود.

مرگ خشونت‌بار جونیور یک پایان مناسب برای کسی بود که در طول زندگی‌اش اعمال بی‌رحمانه و کثیف زیادی را به انجام رسانده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

جوکر​

3-w620-13.jpg



شاهزاده جرم و جنایت گاتهام بهترین نمونه برای این است که بدانید نیازی نیست یک موجود فضایی، شخصیتی خداگونه و یا یک فرد با قدرت‌های فرا انسانی باشید تا تبدیل به ویلنی بی‌رحم و بی‌احساس شوید. فرقی نمی‌کند سراغ کدام نسخه در کدام دنیا بروید، همیشه با جوکری بی‌رحم رو به رو خواهید شد.

زنده زنده پوست یک قربانی را کندن، منفجر کردن مدرسه‌ای پر از بچه، فلج کردن باربارا گوردون (Barbara Gordon)، به قتل رساندن همسر جیم گوردون، سارا اسن (Sarah Essen) و نابود کردن متروپلیس (Metropolis) که باعث تغییر شخصیت سوپرمن شد. هر چند نباید له کردن جیسن تاد بیچاره زیر ضربات دیلم، قبل از منفجر کردن ساختمانی که بدن نیمه جان او را در آن رها کرده بود، فراموش کنیم.

تمام این اتفاقات فقط بخشی از اعمال وحشتناک و بی‌رحمانه دلقک گاتهام هستند که نام برده شده‌اند. اعمال خیلی خیلی زیادتری در طول دهه‌ها اتفاق افتاده‌اند که جوکر مسئول آن‌ها بوده است، آن هم بدون این که قدرت و توانایی فرا انسانی خاصی داشته باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

کارنیج (Carnage)​

2-w620-12.jpg



در مدیوم کمیک بوک‌ها، شخصیت‌های شروری را می‌بینید که صرفاً به خاطر جلب توجه آدم می‌کشند یا افرادی را برای رسیدن به اهدافشان از سر راه خود برمی‌دارند. اما ویلن‌های دیگری نیز وجود دارند که صرفاً به خاطر لذت انجام قتل دست به این کار می‌زنند. سر همین مسئله است که کلتوس کسدی (Cletus Kasady) وارد ماجرا می‌شود.

خیلی قبل‌تر از این که او با یک سیمبیوت (Symbiote) ترکیب و تبدیل به کارنیج شود، کسدی یک قاتل سریالی تمام عیار بود. کلتوس در زندان به دنیا آمده بود و از همان دوران کودکی که مادربزرگش را از پله‌ها هل داد تا بمیرد مشخص بود آینده وحشتناکی انتظارش را می‌کشد. او سعی کرده بود با حقه قدیمی «سشوار در وان حمام» مادرش را نیز از بین ببرد و حتی سگ مادرش را با یک دریل شکنجه داده و کشته بود. تمام این‌ها قبل از این که تبدیل به کارنیج شود!

با ترکیب شدن با سیمبیوت (که گفته می‌شود این سیمبیوت از فرزندان ونوم است)، اهداف کسدی شرورانه‌تر شدند. همین باعث شد تا او تبدیل به یکی از دشمنان اسپایدرمن نیز شود.

کارنیج از آن دسته از ویلن‌ها است که مشکلی با پرت کردن یک نوزاد به بیرون از پنجره یک آپارتمان ندارد. به همین دلیل است که او ویلنی بی‌رحم به حساب می‌آید که قرارگیری در برابرش یک شجاعت خاصی را می‌طلبد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین