زبان شعر:
زبان شعر کاملا ادبی است و جملات عامیانه بیان نشده است. کلمات به جا استفاده شده اند. کلماتی که با هم قافیه دارند می توانستند بهتر انتخاب شوند تا آهنگ شعر زیباتر شود. قافیه ها در این نوع شعر( شعر سپید) میتواند پشت سر هم نباشند بنابر این لازم نیست خود را زیاد محدود به قافیه های پشت سر هم کنید.
در پارت چهارم بهتر بود کمتر از واژهی «بود» استفاده می کردید یا در انتهای جمله از آن استفادهی کمتری می کردید. بعضی از کلمات می توانستند حذف شوند تا آهنگ شعر بهتر شود و از طولانی شدن بی جهت جلوگیری کنند.(لازم نیست در شعر همهی کلمات را مستقیماً بیان کنید)
درباره صنایع ادبی در شعر:
از صنایع ادبی زیاد استفاده شده است. مثلا برای عشق تشخیص و جان بخشی به کار رفته است. از آرایه تشبیه و تضاد هم استفاده شده است. از آرایه ی حس آمیزی هم به درستی بهره برده اند. (مثل خنده های تلخ)
مضمون و پیام شعر:
شاعر از تنهایی خود صحبت می کند و شب ها را به سختی به روز می رساند. و در ادامه دلیل این تاریکی و زوال زندگانی خویش را جدا شدن از عشق خود می داند و از آن گله می کند. در بعضی قسمت ها کمی به موضوعات کلی تر و اجتماعی هم دامن می زند اما موضوع اصلی شعر همان عشق است.
درباره شکل و نمای شعر:
برای آهنگین تر شدن شعر میتوانستید کمی هر خط یا جمله را کوتاه تر کنید تا برایتان راحت تر شود. سعی کنید برخی از کلمات اضافی را حذف کنید تا آهنگ شعر بهتر شود. ( اگر خواستید می توانم پیشنهاداتی بدهم) قافیه ها را تا حد ممکن از افعال جدا کنید و سعی کنید افعال را اواسط جمله قرار دهید، تا بتوانید با کلمات بیشتر بازی کنید.
روش تکلیف و تالیف شعر:
شعر با شب های تار شروع می شود و در آخر در همان فضا باقی می ماند ولی از نکته های خوبی برخوردار است. آغاز و پایان شعر به خوبی شکل گرفته است.
نوع شعر:
این شعر، شعر سپید یا همان شعر نو است. فضای عاشقانه و غم و اندوه دارد و شاعر توانسته تا اندازه ای ما را با خود همراه کند می توانست کمی جملات را کوتاه تر کند تا حق مطلب بهتر ادا شود.