نوجواني که در حين درگيري، دوست حامي خودش را به قتل رسانده بود، در دادگاه پاي ميز محاکمه رفت. اين متهم نوجوان به ادعاي خودش زماني که مرتکب قتل شد، اصلا متوجه نشده بود دوستش را با چاقو زده است.
رسيدگي به اين پرونده از پاييز سال ۹۹ بهدنبال وقوع درگيري خونين در کارواشي در شهريار آغاز شد. شواهد نشان ميداد درگيري ميان صاحب کارواش و چند نفر از مشتريان به خون کشيده شده و پسر 16سالهاي به نام محمود زخمي شده است. محمود که از ناحيه پا بهشدت آسيب ديده بود، به بيمارستان منتقل شد، اما يک روز بعد بهخاطر شدت خونريزي ناشي از بريدگي سفيدرانش جان سپرد.
بعد از مرگ پسر نوجوان تحقيقات پليس وارد مرحله تازهاي شد. از آنجايي که درگيري شديد و بين چندين نفر اتفاق افتاده بود، مأموران تحقيقات خود را از شاهدان آغاز کردند. آنها گفتند دوست صميمي محمود بهنام رامين باعث مرگ او شده است. يکي از کارگران کارواش گفت: رامين داشت با صاحب کارواش جروبحث ميکرد و دعواي شديدي بين او و صاحب کارواش اتفاق افتاده بود؛ چون رامين داشت کتک ميخورد ما به سمتش رفتيم تا کمکش کنيم و دعوا تمام شود. تلاش ما اين بود که صاحبکارمان را بگيريم تا بيشتر رامين را کتک نزد. محمود هم که دوست صميمي رامين بود همراه ما آمد. او داشت به رامين کمک ميکرد که يکباره رامين ضربهاي به او زد و خون همهجا را گرفت. رامين بعد از اينکه ضربه را وارد کرد، خودش هم شوکه شد. انگار که متوجه نشده بود ضربه را به چه کسي وارد ميکند.
با افشاي اين ماجرا رامين 17ساله رديابي و بازداشت شد اما ادعا کرد ناخواسته چاقو با سفيدران دوستش برخورد کرده است. درحاليکه پزشکي قانوني پس از معاينات باليني متهم در گزارشي اعلام کرده بود رامين هنگام ارتکاب جرم از رشد عقلي برخوردار نبوده است، پرونده براي رسيدگي به شعبه هفتم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.
در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده پدر و مادر محمود درخواست قصاص متهم را مطرح کردند.
پدر محمود درحاليکه اشک ميريخت، گفت: پسرم و رامين با هم دوستان صميمي بودند و آن روز همراه هم به کارواش رفته بودند اما نميدانم چطور شد که پسرم کشته شد. رامين هنگام درگيري چاقو همراه داشته و با قصد پسرم را کشته است. بههمينخاطر من براي او تقاضاي قصاص دارم. پس از مرگ محمود همه زندگي ما به هم ريخت، مادر محمود دچار افسردگي شديد شده و همهچيز در زندگي ما خراب شده است. من نميتوانم اين درد بزرگ را تحمل کنم و اجازه بدهم قاتل پسرم آزاد شود و بهراحتي در خيابانها بچرخد.
اين مرد درباره علت اختلاف پسرش با محمود گفت: من اصلا در جريان اين موضوعات نيستم، تا جايي که من و مادر محمود ميدانيم، آنها خيلي با هم دوست بودند و هميشه با هم همهجا ميرفتند. يکي از سؤالات ما هم دقيقا همين است که چرا رامين پسرمان را به قتل رساند و درگيري به چه دليل بود.
سپس رامين که از کانون اصلاح و تربيت به دادگاه منتقل شده بود، در جايگاه ويژه ايستاد و درحاليکه اشک ميريخت به تشريح جزئيات ماجرا پرداخت.
متهم گفت: آن روز همراه دوستم به کارواش رفته بودم اما با صاحب آنجا و چند نفر از مشتريان درگير شدم. درگيري سر موضوعي پيشپاافتاده رخ داده بود اما لجبازي شد و دعوا بالا گرفت و صاحب کارواش ضربهاي به سرم زد. از سرم خون جاري شد و خون جلوي صورت و چشمانم را گرفته بود و جايي را بهخوبي نميديدم. چند نفري روي سرم ريخته بودند و مرا کتک ميزدند. صاحب کارواش و کارگرانش به قصد کشت مرا ميزدند و من ميخواستم هرطور شده خودم را خلاص کنم.
پسر نوجوان ادامه داد: من زير دستوپا افتاده بودم و کتک ميخوردم که همان موقع يک نفر از پشتسر پيراهنم را کشيد و من که فکر نميکردم دوستم محمود باشد، با چاقو يک ضربه به او زدم. من اول فکر کردم يکي از کارگران است و ميخواهد من را کتک بزند اما بعد متوجه شدم دوستم محمود مرا از پشتسر کشيده بود تا کمکم کند و نجاتم دهد. او قصد ميانجيگري داشت و من اشتباهي به او چاقو زدم. من اصلا متوجه محمود نشده بودم؛ همينطورکه صاحب کارواش من را زير مشت و لگد خود گرفته بود، سعي داشتم خودم را نجات دهم. من اصلا در همان لحظات اوليه هم چاقو را بيرون نکشيدم؛ وقتي که ديگر تواني براي نجات خودم نداشتم، چاقو کشيدم تا از خودم دفاع کنم.
متهم نوجوان در ادامه اظهاراتش خطاب به قضات دادگاه گفت: باور کنيد من قصد کشتن دوستم را نداشتم. ما صميمي بوديم و هيچ خصومتي با او نداشتم و همراه او به کارواش رفته بودم. من شرمنده خانواده محمود هستم. واقعا نميخواستم آسيبي به او برسانم. سپس وکيل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکل هنگام ارتکاب جرم زير ۱۸ سال داشت و پزشک قانوني نيز اعلام کرده است در رشد عقلي او شبهه وجود دارد. از اينرو تقاضا دارم او طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامي از قصاص معاف و به مجازات قانوني محکوم شود.
سپس قضات دادگاه از مشاور روانشناس کانون اصلاح و تربيت خواستند تا گزارش خود را درباره تحليل رواني و عملکرد رامين به دادگاه ارائه کند. بعد از اينکه کارشناس نظر مشورتي خود را براي دادگاه مکتوب کرد، ختم جلسه رسيدگي اعلام شد و قضات وارد شور شدند تا رأي صادر کنند.
رسيدگي به اين پرونده از پاييز سال ۹۹ بهدنبال وقوع درگيري خونين در کارواشي در شهريار آغاز شد. شواهد نشان ميداد درگيري ميان صاحب کارواش و چند نفر از مشتريان به خون کشيده شده و پسر 16سالهاي به نام محمود زخمي شده است. محمود که از ناحيه پا بهشدت آسيب ديده بود، به بيمارستان منتقل شد، اما يک روز بعد بهخاطر شدت خونريزي ناشي از بريدگي سفيدرانش جان سپرد.
بعد از مرگ پسر نوجوان تحقيقات پليس وارد مرحله تازهاي شد. از آنجايي که درگيري شديد و بين چندين نفر اتفاق افتاده بود، مأموران تحقيقات خود را از شاهدان آغاز کردند. آنها گفتند دوست صميمي محمود بهنام رامين باعث مرگ او شده است. يکي از کارگران کارواش گفت: رامين داشت با صاحب کارواش جروبحث ميکرد و دعواي شديدي بين او و صاحب کارواش اتفاق افتاده بود؛ چون رامين داشت کتک ميخورد ما به سمتش رفتيم تا کمکش کنيم و دعوا تمام شود. تلاش ما اين بود که صاحبکارمان را بگيريم تا بيشتر رامين را کتک نزد. محمود هم که دوست صميمي رامين بود همراه ما آمد. او داشت به رامين کمک ميکرد که يکباره رامين ضربهاي به او زد و خون همهجا را گرفت. رامين بعد از اينکه ضربه را وارد کرد، خودش هم شوکه شد. انگار که متوجه نشده بود ضربه را به چه کسي وارد ميکند.
با افشاي اين ماجرا رامين 17ساله رديابي و بازداشت شد اما ادعا کرد ناخواسته چاقو با سفيدران دوستش برخورد کرده است. درحاليکه پزشکي قانوني پس از معاينات باليني متهم در گزارشي اعلام کرده بود رامين هنگام ارتکاب جرم از رشد عقلي برخوردار نبوده است، پرونده براي رسيدگي به شعبه هفتم دادگاه کيفري يک استان تهران فرستاده شد.
در ابتداي جلسه رسيدگي به اين پرونده پدر و مادر محمود درخواست قصاص متهم را مطرح کردند.
پدر محمود درحاليکه اشک ميريخت، گفت: پسرم و رامين با هم دوستان صميمي بودند و آن روز همراه هم به کارواش رفته بودند اما نميدانم چطور شد که پسرم کشته شد. رامين هنگام درگيري چاقو همراه داشته و با قصد پسرم را کشته است. بههمينخاطر من براي او تقاضاي قصاص دارم. پس از مرگ محمود همه زندگي ما به هم ريخت، مادر محمود دچار افسردگي شديد شده و همهچيز در زندگي ما خراب شده است. من نميتوانم اين درد بزرگ را تحمل کنم و اجازه بدهم قاتل پسرم آزاد شود و بهراحتي در خيابانها بچرخد.
اين مرد درباره علت اختلاف پسرش با محمود گفت: من اصلا در جريان اين موضوعات نيستم، تا جايي که من و مادر محمود ميدانيم، آنها خيلي با هم دوست بودند و هميشه با هم همهجا ميرفتند. يکي از سؤالات ما هم دقيقا همين است که چرا رامين پسرمان را به قتل رساند و درگيري به چه دليل بود.
سپس رامين که از کانون اصلاح و تربيت به دادگاه منتقل شده بود، در جايگاه ويژه ايستاد و درحاليکه اشک ميريخت به تشريح جزئيات ماجرا پرداخت.
متهم گفت: آن روز همراه دوستم به کارواش رفته بودم اما با صاحب آنجا و چند نفر از مشتريان درگير شدم. درگيري سر موضوعي پيشپاافتاده رخ داده بود اما لجبازي شد و دعوا بالا گرفت و صاحب کارواش ضربهاي به سرم زد. از سرم خون جاري شد و خون جلوي صورت و چشمانم را گرفته بود و جايي را بهخوبي نميديدم. چند نفري روي سرم ريخته بودند و مرا کتک ميزدند. صاحب کارواش و کارگرانش به قصد کشت مرا ميزدند و من ميخواستم هرطور شده خودم را خلاص کنم.
پسر نوجوان ادامه داد: من زير دستوپا افتاده بودم و کتک ميخوردم که همان موقع يک نفر از پشتسر پيراهنم را کشيد و من که فکر نميکردم دوستم محمود باشد، با چاقو يک ضربه به او زدم. من اول فکر کردم يکي از کارگران است و ميخواهد من را کتک بزند اما بعد متوجه شدم دوستم محمود مرا از پشتسر کشيده بود تا کمکم کند و نجاتم دهد. او قصد ميانجيگري داشت و من اشتباهي به او چاقو زدم. من اصلا متوجه محمود نشده بودم؛ همينطورکه صاحب کارواش من را زير مشت و لگد خود گرفته بود، سعي داشتم خودم را نجات دهم. من اصلا در همان لحظات اوليه هم چاقو را بيرون نکشيدم؛ وقتي که ديگر تواني براي نجات خودم نداشتم، چاقو کشيدم تا از خودم دفاع کنم.
متهم نوجوان در ادامه اظهاراتش خطاب به قضات دادگاه گفت: باور کنيد من قصد کشتن دوستم را نداشتم. ما صميمي بوديم و هيچ خصومتي با او نداشتم و همراه او به کارواش رفته بودم. من شرمنده خانواده محمود هستم. واقعا نميخواستم آسيبي به او برسانم. سپس وکيل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکل هنگام ارتکاب جرم زير ۱۸ سال داشت و پزشک قانوني نيز اعلام کرده است در رشد عقلي او شبهه وجود دارد. از اينرو تقاضا دارم او طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامي از قصاص معاف و به مجازات قانوني محکوم شود.
سپس قضات دادگاه از مشاور روانشناس کانون اصلاح و تربيت خواستند تا گزارش خود را درباره تحليل رواني و عملکرد رامين به دادگاه ارائه کند. بعد از اينکه کارشناس نظر مشورتي خود را براي دادگاه مکتوب کرد، ختم جلسه رسيدگي اعلام شد و قضات وارد شور شدند تا رأي صادر کنند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: