طنز [مِلـمَــن]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع PerS!aN
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه دوره‌ای هم بود آخر عروسیا، فیلم بردار مهمونا رو مجبور میکرد با دوربین بای بای کنن. خداروشکر عبور کردیم.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شما یه عرب دیدی بگه یه ذیحجه‌ایه مغرور؟
یا یه اروپایی دیدی بگه یه دسامبری انتقامجو؟ خانوم تو بیو زده یه شهریوریه جذاب =|
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شما یه بسته ساقه طلایی رو با یه لیوان آب کرفس بخور، بعد از اون دیگه هیچ چیزی نمیتونه تو زندگی اذیتت کنه چون تو دیگه تهشو دیدی.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلم برای دورانی که میرفتیم با استاد چونه میزدیم ٢/٢۵ رو ١٧ بده تنگ شده.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من دقت کردم اونقدری ک تو ایران ناخن کار هست،دست نیست.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سوار اتوبوﺱ شدم دیدم معلمم با عجله گفت بگو نگه داﺭه منم سوار شم ، گفتم شرمنده کسی بعد من وﺍرد نشه !
و چه ﺯیباست انتقام =))
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من ‏نصف بچگیم همش به فکر اینکه این بقالا چطوری اون همه چیپس پفکو شکلاتو خودشون نمیشینن بخورن گذشت.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدمیزاد مثل سبزی جعفری میمونه ، اگه خودشو دست کم بگیره نهایتا میشه کوکو سبزی ، ولی اگه به خودش باور داشته باشه پیشرفت میکنه و میشه "قرمه سبزی"
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما چون کلی پول دادیم میز ناهارخوری خریدم وقتی زلزله میاد میریم بالاش که چیزیش نشه.
[مِلمَن]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کلاس هفتم بودم معلم دینیمون می‌گفت «هر صلوات شما یه آجر میشه به دیوار کاخی که توی بهشت دارید». من شبا یه ردیف آجر می‌چیدم بعد می‌خوابیدم..
[مِلمَن
]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین