شعرهای زیبآ... .

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

دلبرا خورشید تابان ذره‌ ایی از روی تست

“خواجوی کرمانی”

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

******

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام
دوست می دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته ام
دوست می دارم

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب

“مولانا”

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

به مهر و ماه چه نسبت فرشته روی مرا؟
سخن مگو که مرا نیست تاب گفت و شنید
کجا به نرمی اندام او بود مهتاب؟
کجا به گرمی آغو*ش او بود خورشید؟

“اشعار عاشقانه رهی معیری“

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
کاین همه گفتند و آخر نیست این افسانه را

“وحشی بافقی”

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

ز
خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا
به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا

“خاقانی”

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را …

“کاظم بهمنی”

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است

“نظامی”

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

ز یاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند
به روی آب جای قطره ی باران نمی ماند

******

 

[سایهـ سٰـارسایهـ سٰـار عضو تأیید شده است.]

هر کس بد ما به خلق گویید ما چهره از او نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم