چو بود حریف یوسف نرمد کسی چو دارد
به میان حبس بستان و که خاصه یوسف ما
به میان حبس بستان و که خاصه یوسف ما
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شعر دو بیتی های عاشقآنه[[[[=
- نویسنده موضوع سایهـ سٰـار
- تاریخ شروع
بدود به چشم و دیده سوی حبس هر کی او را
ز چنین شکرستانی برسد چنین تقاضا
ز چنین شکرستانی برسد چنین تقاضا
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چو بدین گهر رسیدی رسدت که از کرامت
بنهی قدم چو موسی گذری ز هفت دریا
بنهی قدم چو موسی گذری ز هفت دریا
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را
چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم
نه نهانم نه بدیدم چه کنم کون و مکان را
نه نهانم نه بدیدم چه کنم کون و مکان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم
چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را
چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم
چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را
چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی
خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را
خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده
(کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.