Diako کاربر خبره کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 16,928 پسندها پسندها 6,689 امتیازها امتیازها 463 سکه 1,351 1/16/24 #351 یک صبح از خواب می پریم وُ کنارِ دست مان جای کسی هنوز گرم است! آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
Diako کاربر خبره کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 16,928 پسندها پسندها 6,689 امتیازها امتیازها 463 سکه 1,351 1/16/24 #352 ما هیچ وقت به هم نمی رسیم همیشه سوزنبانی هست که به وقتِ رسیدن مان خط ها را عوض کند! آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
Diako کاربر خبره کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 16,928 پسندها پسندها 6,689 امتیازها امتیازها 463 سکه 1,351 1/16/24 #353 بیدارم کن! پیش از آنکه استخوانهایم را شیپورِ بیدارباش کنند آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
سمانه مدیر تالارتصویر وتالار ادبیات عمومی+گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مدیر آزمایـشی تالار رمانخـور مقامدار آزمایشی پرسنل کافهنـادری محبوب خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,630 پسندها پسندها 5,279 امتیازها امتیازها 388 سکه 2,515 6/24/25 #354 بازت داشتم از رفتن با سِحر آوازهای نخوانده و نرمای ابرهای نباریده اما... رفتی. از میان شکسته های آینه و تکه های آفتاب بر پلی از رنگین کمان گذشتی، رفتی. رفتی تا ماه تا گل سرخ تا سحر آواز پرنده ای که از دور تو را می خواند و من ماندم در هراس آوازهایی که دیگر نمی بارند و ابرهایی که دیگر نمی خوانند! "رضا کاظمی"
بازت داشتم از رفتن با سِحر آوازهای نخوانده و نرمای ابرهای نباریده اما... رفتی. از میان شکسته های آینه و تکه های آفتاب بر پلی از رنگین کمان گذشتی، رفتی. رفتی تا ماه تا گل سرخ تا سحر آواز پرنده ای که از دور تو را می خواند و من ماندم در هراس آوازهایی که دیگر نمی بارند و ابرهایی که دیگر نمی خوانند! "رضا کاظمی"
سمانه مدیر تالارتصویر وتالار ادبیات عمومی+گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مدیر آزمایـشی تالار رمانخـور مقامدار آزمایشی پرسنل کافهنـادری محبوب خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,630 پسندها پسندها 5,279 امتیازها امتیازها 388 سکه 2,515 دیروز ساعت 12:28 #355 آرام شده ام مثل درختی در پاییز وقتی تمام برگ هایش را باد برده باشد ! تلخ و آرام شده ام..