دلنوشته ♥ دلنـوشـتـه هـای ♥مــحـمـد مـرکــبـیـآن♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
از خواب که بیدار شدی

نگاهی به زخم هایم بی انداز !

این همانی بود که خوابش را دیده بودی؟

گمان می کنم

آری !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امشب

نه باران می بارد

نه جیرجیرکی می خواند

مانند ِ آن شب که بی خبر ویران کردی ؛

به یقین

نقطه ای از زمین دارد می ریزد

که کسی بی خبر است !

باید بی خبر باشد

تا تو

به خودت بیایی ؛

دیگر خواب نیستی

بیدارت هم نکردم !

تنها مانده ای ؛

میان آسمان

و زمان که نزدیک ِ زمین است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـی تـو شـعـرهـایـمـان سـرخ

دسـت هـایـمـان دور

امـروز بـه نـام "تــــــــو"سـت

بــرگــــرد . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به "تو" :

الان که برایت می نویسم

سونامی پشت ِ در خانه ست

گفتم منتظر بماند

اگر نمی یایی

در را باز کنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
راست نمی گفتی ،


سالهای رنجوری در راه اند


و تو خواب تمامشان را


دیده بودی ..


انگشتانم هم


چشم در چشم من


دروغ گفتند


یک قرن می گذرد ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نـامـه آنـگـونـه نـبـود کـه خـوانـدی

ایـنـگـونـه بـرای "خــــاطـــــرِ تــــو" نـوشـتـم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نزدیکم نیا !

هیچکدام !

امشب

انتظار نشانه ای را نمی کشم

پُر از سکوتیم

من و خانه !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مـا بــَـر "مـیــــن" خـوابـیـده ایـم !

نـگـاهــَـت را از مـن بــرنــَـدار . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نیم قرنی زود آمدی ..

و هیچ نیمه ای به تنهایی خوب نیست !

تو امشب می میری

و من

شعر ِ نیمه کاره ام را

از خیال ِ پیراهن ات

بیرون می کِشم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ما سَر ِ کار بودیم

خدا از تو که هیچ

از من هم گیج تر بود !

این سیاره ی ما نیست !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین