معنی اسم نگین در فرهنگ فارسی عمید :
آنچه بر روی انگشتری نصب کنند. [قدیمی] سنگ قیمتی و گوهر که بر روی چیزی نصب کنند.
معنی اسم نگین در لغتنامه دهخدا :
گوهر و سنگ قیمتی که به روی انگشتری نصب کنند، فیروزه و لعل و یاقوت و الماس یا دیگر سنگهای قیمتی که در نگین دان حلقه ٔ انگشتری کار بگذارند. گوهر قیمتی. پاره های لعل و یاقوت و زمرد و فیروزه. سنگ های قیمتی که در ترصیع به کار برند. انگشتری و مهر پادشاهان، انگشتری به حکم اطلاق جزء بر کل. خاتم شاهی. خاتم سلطنت. انگشتری سلطنت. علامت پادشاهی و فرمان روائی.