به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

دلنوشته ♥ دلـنوشـتـــه هــای ميلاد تهـرانــی ♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نسکافه ها ، ما را از عشق شرقی مان دور می کنند !

چــای دارچینــی معروفت را دَم کن

امروز که بعد از ســال ها به دیــدارت آمده ام

بانــوی من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نه عــزیــز من !

خبــری از قرص های اعصاب و سیگــار نیست !


بعــد از تــو ،

تــازه فهمیــده ام که ...

چقــدر تنهــایی به آدم خوش می گــذرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کمبود خواب

با یک روز مرخصی حل می شود .

کمبود وقت


با مدیریت زمــان .

سایر کمبود ها نیـــز علاجی دارد
...

با کمبود دست هایت چه کنــم ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مـی دانـم مـوهـایـت را در آسـیــاب سـپـیـد نـکـرده ای !

و راه هــای بـسـیـاری رفـتـه ای ...

امـــــــــــا . . .

بـگـذار بـه جـــــای خــــــــودم زنـدگـی کـنـم ...! ! .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سال ها شعر سروده ام

برای عاشقانه ترین اعتراف زندگی ام،

که در مقابل چشم هایت

هیچ گاه...

هیچ حرفی...


برای گفتن نداشته ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چنـدیـن سـآل سـرِ سـفـره ی هــفت سـین

دعــآ کـردم کـه خـدایـا !

بـه آنــآن کـه " نـمـی دانـنـد" ، " آگــآهـی" عـطا فـرمــآ !

امـســآل از تـو مـی خـواهـم ،

بـه آنــآن کـه "مـی دانـنـد" ، "قـــدرت" عـطا فـرمــآیـی !

هــمـیـن ...

آمـــــــــیــن !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تـا هـر کـجـا کـه بـگـویـی مـی آیـم

حـتـی چـنـدیـن قـدم پـیـش تـر!

عـشـق هـیـچ وقـت مـا را مـحـدود نـکـرده

او بـا آزادی، قـرن هـاسـت کـه بـرادر اسـت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفتــه اي......

و مــن هــر روز،

بــه مــوريــانــه هــايــي فکــر مــي کنــم

کــه آهستــه و آرام

گــوشه هــاي خيــال ام را مــي جــونــد!

به گــذشـتــه که بــرمــیـگـــردم....

از حـــــــال مــیــروم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ایـن هـم از زمـسـتان کـه ایـنـقدر مـنتـظـرش بـودی ...

قـلبـم را در دسـتـانـت بـگیـر

چـرا کـه ایـن گـرما

هـیـچ وقـت سـهمـیه بـندی نـخـواهد شـد !

قــــــــــــول مـی دهـــــــم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ببخش اگر جایت تنگ است !

اگر در و دیوار ها یک بند تکان می خورند !

اگر سر و صدا نمی گذارد لحظه ای استراحت کنی !

ولی این بهترین جایی بود که می توانستم

تو را در آنجا سکونت دهــم …

ببخش که قلبـم جای مناسبی برای زندگی کــردن نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
بالا