دلنوشته ♥ دلـنوشـتـــه هــای ميلاد تهـرانــی ♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
چند سال پیش وقتی که ترکم می کردی

گفتی که از یاد ببرم هر آنچه بینمان بود

من نیز اسمت را بر در و دیوار نوشته ام

تا خاطرم باشد که باید...

فراموشت کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مـی دانـمـــ بـرایـت سـخـت اسـت

دیـوانـگـی هـایـمـــ را بـبـخـشـی و فـرامـوش کـنـی !

چـرا کـه هـنـوز در بــــهـتــریـن خــاطـراتـــَــت ،

رد ِ پـای ِ کـارهـای ِ بـی مـنـطـق ِ مـن ،

دیـده مـی شـود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و تـو هـیـچ گـاه نـخـواهـی فـهـمـیـد.

کـه شـب هـا،

آن زمـان کـه بـه خـواب مـی روی

مـن،

هـمـچـنـان گـوشـی تـلـفـن را نـگـه مـی دارم

و بـه هـیـچ صـدایـی کـه نـمـی آیـد...

فـکـر مـی کـنـم!!!

و تـو هـیـچ گـاه نـخـواهـی فـهـمـیـد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این پیچ را که رد کنیم به یک دوراهی می رسیم...

تصمیم با تو ....

عاشقم می مانی یا ترجیح می دهی فقط عاشقم بمانی...؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گـفـتـی کـه:

"روزی هـمـه تـنـهـایـت خـواهـنـد گـذاشـت بـه جـز مـن"

و درسـت از هـمـان لـحـظـه بـه بـعـد بـود کـه...

خـودم را بـرای رفـتـنـت آمـاده کـردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دارم فکر مي کنم...


چقــدر دوسـِت داشتم و چقــدر عذابت دادم

واسه ياد آوريش شرمندم ... ولي... اينجور وقتا

همه ي زندگي مياد جلو چشمِ آدم

دارم فکر مي کنم...

بعد از اين چند روز به يادم مي موني ؟

دارم فکر مي کنم ...

چه حالي مي شي، وقتي " روزنامه صبح " ُ مي خوني
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پــاکـت نــامـه را خـــالی بـفــرسـت ...

کـلـمــات ، احـســاســت را مـحـــــدود مـی کـننـــد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و شـــ ــَــ ـــب ...

ســـرآغــازِ تـمــامِ دلـتـنـگـــی هـاسـت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من هر روز در تلاشم تا خا طرم بماند

و تو هر شب دعا مي كني

كه فراموش كني!

خاطراتمان چه بلا تكليف اند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بـغـض نـکـن از حـرف هـای دلـگـیـرم…


مـن کـه تـازه فـقـط


جـاهـای خـوبـش را بـرایـت تـعـریـف کـرده ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین