دلنوشته ♥ دلـنوشـتـــه هــای ميلاد تهـرانــی ♥

[Diako]

دهان که به سخن باز کرد

بوی رفتن را احساس کردم !

و من چه کودکانه فکر می کردم

با آدامس نعنایی…

می شود سرنوشت را تغییر داد

 

[Diako]

مــرا بگو که فکــر می کردم

دشمنان تــو ، دشمنان من نیــز هستند !

غافل از اینکــه امـروز دشمنان خــونی من ...

دوستان صمیمی تو شده انــد

 

[Diako]

بـا تـو از عـشـق مـیـگـفـتـم از پـشـیـمـانـی...

و از ایـن کـه فـرصـتـی دوبـاره هـسـت یـا نـه؟

در جـواب صـدایـی کـه بـی وقـفـه مـی گـفـت:

"دستـگـاه مـشـتـرک مـورد نـظـر خـامـوش مـیـبـاشـد

 

[Diako]

عزیز دلم تو با همه فرق داری !


ما در مقابل آفتاب خشک شده ایم اما …

من یقین دارم که خداوند

خود در گل ِ تو دمیده است

 

[Diako]

حـال و احـوالـمـان عـالـیـسـت !

هـر روز گـاومـان مـی زایـد

امـــ ــا

مــرغـمـان تـخــم نـمـی گـذارد

 

[Diako]

از حساب و کتاب بازار عشق


هیچ گاه سر درنیاوردم!


و هنوز نمی دانم چگونه می شود


هر بار تو بی دلیل ترکم می کنی...


من بدهکارت می شوم؟

 

[Diako]

ببــافـی ... کــوتـــاه کنــی ...

ببنــــدی ... بـــاز کنـــی ... مــوهایت را ،


تــو همچنـــان زیبـــاتـــرین زن دنیــــا خــواهی مـانـــد

 

[Diako]

همــه تو زندگي شون روز هاي خاكستـــري داشتن

به نظــر من روز خاكستري، از روز سيــاه هم بــدتـــره !

بلاتكليـف تــره ...

غـم انگيــز تـــره

 

[Diako]

کارهایم عجیب و غریب است

و اخلاق بدی دارم !

مزخرف و بی خودی !

و گاهی آنقدر سرد سکوت می کنم

که خودت هم نمی فهمی

عاشق چه چیــزم شدی

 

[Diako]

انســان ؟ نظریه دارویــن ؟ تکــامل میمـــون ؟!!

نـــه ! فکــر نمی کنــم این چنیـن باشـــد !