میدانیم که جلب اعتماد دیگران چقدر سخت است و سختتر از آن حفظ اعتمادی است که شکلگرفته؛ اما وقتی اعتماد شکل میگیرد نتایج کار فوقالعاده است.
نویسندهای که میتواند روی خواننده تأثیرگذار باشد و احساسات او را به هیجان آورد به راحتی اعتماد خواننده را به خود جلب میکند.
نتیجۀ خیلی از اقدامات بعدی خواننده در اثر همین اعتمادی است که بین خواننده و نویسنده شکلگرفته است.
خواننده وقتی اعتماد میکند با پذیرش بیشتری میخواند و درنتیجه با مضمون و پیام نویسنده ارتباط قویتری برقرار میکند.
چنین خوانندهای معرفی خوب برای نویسنده خواهد بود و افرادی را که افکاری نزدیک به طرز تفکر خودش و نویسنده داردند، به سمت خود جذب میکند.
از طرفی وقتی میخواهند درزمینۀ فعالیت خاص نویسنده، افرادی متمایز را دستهبندی کنند، به دلیل این اعتمادی که شکلگرفته است میتوانند از نویسندۀ تأثیرگذار موردنظر با اطمینان خاطر نام ببرند.
مهم نیست مضمون محتوای نوشتهشده چیست. مهم این است که خواننده تا حد زیادی درگیر آن شود.
درگیر شدن عمیق و ایجاد ارتباط مؤثر درنتیجۀ تحت تأثیر قرار گرفتن احساسات است. وقتی احساس خواننده با موضوع ارتباط برقرار میکند قدرت فهم و درک بیشتری از مطالب خواهد داشت.
کمک به ایجاد باورهای جدید و پیش برنده
نویسندههایی که اهدافی فراتر از نوشتن و جذب صرف مخاطب دارند، خواهان تأثیرگذاری به شکلی هستند که بتوانند باور و دیدگاههای جدید را در ذهن خواننده نهادینه کنند. این کار میسر نمیشود مگر از طریق یک اینفلوئنسر- نویسنده.
یکی از مهمترین نتایج تأثیرگذاری بر دیگران تغییر شیوۀ تفکر، رفتار و تصمیمات مخاطب است.
نویسندهای که میتواند خواننده را با افکار خود مجاب کند، همچنین خواهد توانست رفتارهای جدیدی را در او شکل دهد و کمک کند تا تصمیمات بهتری در روند زندگی روزمرهاش بگیرد.
رسیدن به اهداف مدنظر نویسنده
هر نویسنده اهداف و خواستههای مخصوص خود را دارد. ممکن است نویسندهای با هدف برندسازی شخصی دستبهقلم ببرد. نویسندهای دیگر ممکن است خواستار شکلدهی نظام باورهای جدید در جامعهای خاص از مخاطبان باشد.
فارغ از هر نوع هدفی که نویسنده دارد، راهی درست و کوتاه برای رسیدن به اهداف این است که نویسنده بتواند خواننده را همگام و همراه نوشتههای خود کند.
نویسنده باید بتواند در اندیشۀ مخاطب رسوخ کند، باورهای او را لایه لایه بشکافد تا درنهایت همانند میکل آنژ، مجسمهای زیبا از دل این افکار بیافریند. این کاری است که یک اینفلوئنسر- نویسنده انجام میدهد.
با توجه به تمامی مطالبی که گفته شد حالا میتوانیم به صورت کلی به این سؤال پاسخ دهیم که چگونه به یک اینفلوئنسر- نویسنده تبدیل شویم؟
چند توصیۀ کلی را در این زمینه مطرح میکنیم. احتمالاً با مطالعۀ این موارد و تطبیق آنها با روند کار تأثیرگذاریترین نویسندهای که در ذهن دارید، خواهید توانست موارد مهم دیگری را به این فهرست اضافه کنید.
داشتن مطالعات منسجم، فراوان و دقیقدقیق شدن روی رفتار جامعه (خصوصاً جامعۀ هدف خاصی که برای آنها مینویسیم).تمرین روزانۀ نویسندگی و نوشتن مداوم و سختکوشانهتلاش برای تولید محتوای متفاوت یا روشی متفاوت برای بیانخلق مدل و ساختاری که به کار نویسندگی هویت ببخشدتلاش برای سادهنویسی و شفاف گویینوشتن از سر شور و اشتیاق و علاقهداشتن مدل ذهنی یاریدهنده برای کمک به ارتقای کیفیت زندگی مخاطبانداشتن نظم شخصی و کاری برای نوشتنهمراستا کردن گفتار و افکار با سبک زندگی روزمره