ش شآهین کاربر اخراج شده کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 252 پسندها پسندها 62 امتیازها امتیازها 18 سکه 55 1/15/24 #31 فرناندو پسوآ : کسانی که عشق را هدر دادند، خود را از پیروزی ای که دار و ندارشان به شمار می رود، آزاد می بینند. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/15/24
فرناندو پسوآ : کسانی که عشق را هدر دادند، خود را از پیروزی ای که دار و ندارشان به شمار می رود، آزاد می بینند.
ش شآهین کاربر اخراج شده کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 252 پسندها پسندها 62 امتیازها امتیازها 18 سکه 55 1/15/24 #32 فرناندو پسوآ : مرده می تواند بدریخت باشد، اما نیرومندتر است، چرا که مرگ، او را آزاد کرده است. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/15/24
ش شآهین کاربر اخراج شده کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 252 پسندها پسندها 62 امتیازها امتیازها 18 سکه 55 1/15/24 #33 فرناندو پسوآ : پول، زیبا است، چون به معنای آزادی است. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/15/24
ش شآهین کاربر اخراج شده کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 252 پسندها پسندها 62 امتیازها امتیازها 18 سکه 55 1/15/24 #34 فرناندو پسوآ : زندگی یعنی جوراب بافی به قصد هم نوعی. اما در کنارش افکار آزاد است و همه ی شاهزاده های جادو شده می توانند بروند و در پارک های خودشان قدم بزنند. همزمان میل عاج بافتنی از قسمت انتهایی دوباره و دوباره فرو می رود ... فاصله .... و دیگر هیچ ... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/15/24
فرناندو پسوآ : زندگی یعنی جوراب بافی به قصد هم نوعی. اما در کنارش افکار آزاد است و همه ی شاهزاده های جادو شده می توانند بروند و در پارک های خودشان قدم بزنند. همزمان میل عاج بافتنی از قسمت انتهایی دوباره و دوباره فرو می رود ... فاصله .... و دیگر هیچ ...
ش شآهین کاربر اخراج شده کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 252 پسندها پسندها 62 امتیازها امتیازها 18 سکه 55 1/15/24 #35 عبدالرحمن فرامرزی : بهترین نشانه ترقی یک ملت، آزادی گفتار است. آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/15/24
سمانه مدیر تالار تصویر + گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مقامدار آزمایشی محبوب خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,724 پسندها پسندها 5,684 امتیازها امتیازها 388 سکه 2,872 9/29/25 #36 تو، فرزند طوفانها، رهرو بیقرار بادها... چشمانت نقشهی کهکشانی است که هیچ مرزی نمیشناسد و قلبت، پرندهای سرکش که آسمان را به زنجیر نمیکشد... آزادی، ردپای تو بر خاکهای فراموششده آهنگی بیپایان در ترانهی جادهها شعلهای خاموشنشدنی در جانت که شب را میبلعد. تو راز دانهای هستی که باد به سفر برد رنگی در غروب که دریا را در آغو*ش کشید ندای خاموششدهی موجی که سنگها را به رویا بدل کرد. زنجیرها، سایهای در نگاهت و دیوارها... خاطرهای محو در خاطرات دریا تو از جنس رهاییای که هرگز تسلیم نمیشود و از روح عشقی که در سکوت خود میخروشد... در باد گم شو در آفتاب حل شو و در شب آواز بخوان… که آزادی، از آنِ توست... ساناز ابراهیمی فرد
تو، فرزند طوفانها، رهرو بیقرار بادها... چشمانت نقشهی کهکشانی است که هیچ مرزی نمیشناسد و قلبت، پرندهای سرکش که آسمان را به زنجیر نمیکشد... آزادی، ردپای تو بر خاکهای فراموششده آهنگی بیپایان در ترانهی جادهها شعلهای خاموشنشدنی در جانت که شب را میبلعد. تو راز دانهای هستی که باد به سفر برد رنگی در غروب که دریا را در آغو*ش کشید ندای خاموششدهی موجی که سنگها را به رویا بدل کرد. زنجیرها، سایهای در نگاهت و دیوارها... خاطرهای محو در خاطرات دریا تو از جنس رهاییای که هرگز تسلیم نمیشود و از روح عشقی که در سکوت خود میخروشد... در باد گم شو در آفتاب حل شو و در شب آواز بخوان… که آزادی، از آنِ توست... ساناز ابراهیمی فرد