هنر غربی تا دوران رنسانس شباهتهای زیادی با هنر اسلامی داشت، اگرچه برخلاف هنر اسلامی که همواره از شمایلنگاریهای مقدس پرهیخته است، اساساً شمایلنگارانه، یعنی مبتنی بر ترسیم و تمثالهایی از حضرت مسیح و حضرت مریم بود. با وجود این، هنر غرب پیش از رنسانس، یعنی هنر سنتی غرب، دقیقاً به همان لحاظ که سنتی بود، بر برخی اصول دینی و الهی تکیه داشت. این هنر سنتی نه تنها منابع الهام خود را در وحی میجست، بلکه فنون و روشهای خود را که نسل به نسل منتقل شده بود نیز النهایه از الهامی یافته بود که فراتر از جهان محضاً انسانی از عوالم الهی و آسمانی مایه میگرفت. تنها از رنسانس به بعد بود که اروپا با تمدن سنتی مسیحی خود گسست و این گسستن پیش از آنکه در زمینههای فلسفه و کلام یا در ساختار جامعه و هر زمینهی دیگری انعکاس بیابد، در هنر تجلی یافت.
آخرین ویرایش توسط مدیر: