فضایی (یا حجم) یکی دیگر از عناصر حیاتی در هر هنر است و می توان آن را در اثر نقاشی های عالی استفاده کرد. هنگام صحبت در مورد فضا در هنر، ما در مورد تعادل بین فضای مثبت و منفی فکر می کنیم.
فضای مثبت موضوع خود است در حالی که فضای منفی منطقه نقاشی در اطراف آن است. هنرمندان می توانند با تعادل بین این دو فضا بازی کنند تا بتوانند تاثیر بیشتری بر بیننده ها اثر خود را تفسیر کنند.
به عنوان مثال، چشم انداز با یک درخت کوچک و افق (فضای مثبت) که اجازه می دهد تا آسمان (فضای منفی) بیشترین بوم را بپیماید می تواند بیانیه ای بسیار قدرتمند باشد. به همین ترتیب، نقاشی یک پرتره که در آن موضوع (مثبت) در جهت فضای منفی به نظر می رسد، می تواند به همان اندازه جالب باشد که زمانی که آنها به طور مستقیم در بیننده نگاه می کردند
فضای مثبت موضوع خود است در حالی که فضای منفی منطقه نقاشی در اطراف آن است. هنرمندان می توانند با تعادل بین این دو فضا بازی کنند تا بتوانند تاثیر بیشتری بر بیننده ها اثر خود را تفسیر کنند.
به عنوان مثال، چشم انداز با یک درخت کوچک و افق (فضای مثبت) که اجازه می دهد تا آسمان (فضای منفی) بیشترین بوم را بپیماید می تواند بیانیه ای بسیار قدرتمند باشد. به همین ترتیب، نقاشی یک پرتره که در آن موضوع (مثبت) در جهت فضای منفی به نظر می رسد، می تواند به همان اندازه جالب باشد که زمانی که آنها به طور مستقیم در بیننده نگاه می کردند
آخرین ویرایش توسط مدیر: