رقص روی صخره

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع شآهین
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
کوروش بزرگ چه زیبا گفت:
اگر در دل کسی جایی نداری، فرش زیر پایش هم نباش!
جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی نداره، نبودنت رو انتخاب کن این‌گونه به خودت احترام گذاشتی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک روز از خواب بیدار می‌شوی نگاهی به تقویم می‌اندازی، نگاهی به ساعتت و نگاهی به خود خودت در آینه... .
و می‌بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست.
لباس‌های اتو کشیده غبار گرفته مهمانی‌ات را از کمد بیرون می‌آوری.
گران‌ترین عطرت را از جعبه بیرون می‌آوری و به سر و روی خودت می‌پاشی.
ته مانده حساب بانکی‌ات را می‌تکانی و خرج خودت می‌کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می‌گویند:
حرف‌ها هم پا دارند
پاهاي بزرگي كه گاهي
روي دلی مي‌گذارند
و جایشان براي هميشه مي‌مانند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صید افتاده به خونم
تو چه سان می‌گذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی!‏
قطره‌ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ورق بزن
خاطرات خاک گرفته‌ات را…‏
شاید غبارش به سرفه بیندازد احساست را...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺩﻟﻢ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ می‌کند
ﻣﯽ‌ﺁﯾﻢ ﻭ این‌جا ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﻧﻮﯾﺴﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﻰ
ﺍﻣﺎ ﺣﯿﻒ!
ﻫﻤﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﻯ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ و کپي مي‌کنند
ﻭ ﯾﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯽﺍﻓﺘﻨﺪ!
 
آخرین ویرایش:

شآهین

کاربر اخراج شده
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
252
پسندها
پسندها
39
امتیازها
امتیازها
18
سکه
32
می دانم شب‌ها دیگر آرزویم نمی‌کنی اما از تو چه پنهان... .
من هنوز، با صدای قدم‌هایت در میان خاطراتم از خواب می‌پرم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین