در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
یکی از روز های سرد پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید خم شدو روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب درحال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تورا دارم
بینوا راسپس تکانی داد یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط دید آن روز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
چون کیا الان داشت تولدتو یاداوری میکرد و به یاد تو، این شعر رو ذهنم راه رفت و گفتم بیارم تو تاپیک تولدت هرچند که بی ربطه!
تو ناظر یکی از رمانهام بودی،بعد کم کم همون رمان اصلی رو خوندی و خیلی تشویقم کردی...
من از تو تنها یه آدمی به خاطرم میاد که خیلی تشویقم میکرد.
هردفعه که میرفت و می اومد میگفت:
_دفعه ی بعد که اومدم لوسیفر رو تموم کرده باشی!
نه من لوسیفر رو تموم کردم
نه تو مثل آدم اومدی و نرفتی...
@KIA
از ایشونم اختیار تاپیک زدن هم گرفتم چون ک، من همیشه زورگو و چیزه بودم...
نه من نه کیا بدتو هیچ وقت یاد نکردیم...
نمیدونم بد داشتی یا نه؟
ولی تولدت مبارک مستری که یوزرت خط سیاه هست...
فازتو از این اسم نفهمیدم ولی خب انحصاری به اسم خودته...
الان یادم اومد که فامیل هات هم هستن و حس میکنم اختیار زدن تاپیک هم از اونها گرفتم...
از همینجا عذرخواهی و همچین چیزی^^
مشاهده فایل‌پیوست 98301
یه همچین چیزی برات آرزو میکنم...
یه کوچه ی بی غم:)
بیای هم از قصد جوابتو نمیدم:|
@خط سیاه
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
یکی از روز های سرد پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید خم شدو روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب درحال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تورا دارم
بینوا راسپس تکانی داد یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط دید آن روز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
چون کیا الان داشت تولدتو یاداوری میکرد و به یاد تو، این شعر رو ذهنم راه رفت و گفتم بیارم تو تاپیک تولدت هرچند که بی ربطه!
تو ناظر یکی از رمانهام بودی،بعد کم کم همون رمان اصلی رو خوندی و خیلی تشویقم کردی...
من از تو تنها یه آدمی به خاطرم میاد که خیلی تشویقم میکرد.
هردفعه که میرفت و می اومد میگفت:
_دفعه ی بعد که اومدم لوسیفر رو تموم کرده باشی!
نه من لوسیفر رو تموم کردم
نه تو مثل آدم اومدی و نرفتی...
@KIA
از ایشونم اختیار تاپیک زدن هم گرفتم چون ک، من همیشه زورگو و چیزه بودم...
نه من نه کیا بدتو هیچ وقت یاد نکردیم...
نمیدونم بد داشتی یا نه؟
ولی تولدت مبارک مستری که یوزرت خط سیاه هست...
فازتو از این اسم نفهمیدم ولی خب انحصاری به اسم خودته...
الان یادم اومد که فامیل هات هم هستن و حس میکنم اختیار زدن تاپیک هم از اونها گرفتم...
از همینجا عذرخواهی و همچین چیزی^^
مشاهده فایل‌پیوست 98301
یه همچین چیزی برات آرزو میکنم...
یه کوچه ی بی غم:)
بیای هم از قصد جوابتو نمیدم:|
@خط سیاه
آخرین ویرایش توسط مدیر:
