همگانی موقع عصبانیت چیکار می کنید؟

[81negin]

دعوا میکنم.. فحش داغون میدم... چیزی میشکنم

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

لبخند میزنم

 

[مَـهـوا]

حرصمو رو در بیچاره خالی میکنم?

 

[یگآنــه]

یا میخوابم یا اینکه حرصمو سر یه چیزی خالی میکنم

 

[مهرنسا]

آهنگ گوش می دم با صدای بلند
گریه می کنم

 

[Vida.]

داد میزنم..
بغض میکنم و احتمال داره گریه کنم.
بعدشم یا خوابم میبره یا سکوت میکنم و به یه جا خیره میشم.

 

[شکارچیشکارچی عضو تأیید شده است.]

فحش

 

[CheatCheat عضو تأیید شده است.]

انجمن کافه نویسندگان

همه ی ما تو حالت عصبانیت و خشم یه سری ری‌اکشنا یا حالتایی رو داریم، یا اینکه یه کارایی می کنیم.
شما بگین وقتی عصبانی می شین چیکار می کنین؟
و اینکه چطور آروم میشین؟​

زبونمو خیلی ناجور گاز میگیرم
خیلی وقتا کسی میره رو مخم و نمیخوام چیزی بهش بگم دهنم یکم خون میاد
و واقعا اکثر مواقع عصبانیتمو اینطوری خفه میکنم

 

[سُرمه.]

اولش فقط نگاه می‌کنم
چون می‌ترسم بروزش بدم و کسی اسیب ببینه
اما خب گاهی هم راحت عربده می‌کشم

 

[هویار]

با کسی حرف نمیزنم
حدالامکان میرم باشگاه حرصمو تمام کمال رو کیسه بوکس تخلیه میکنم

 

[تاجِرِ غَمتاجِرِ غَم عضو تأیید شده است.]

حرفامو میزنم یا بغض میکنمو ترجیح میدم چیزی نگم...

 

[M I R A S]

حالتای مختلفی داره:
۱.سعی میکنم هیچ حرفی نزنم و فاصله بگیرم و یه جا تنهایی بدون هیچ تکون و فکری پشت سر هم نفس عمیق میکشم.
۲. اگه راه اول جواب نداد، سعی میکنم حتی‌الامکان با ورزش یا کیسه بکس و اینا خودمو آروم کنم.
ولی هیچ موجودی نباید باهام کار داشته باشه در غیر این صورت خونش پای خودشه.

 

[رویاrnk]

عصبی نمیشم
و فقط گاهی اوقات تظاهر به عصبی بودن میکنم
اما یه بار که عصبی شدم
خب...
دیوونه میشم
مثلا با نفرت به اون فرد نگاه میکنم و چشم برنمیدارم ازش
در همون حال اشکام بدون هیچ بغض و ناراحتی میریزن
و تو ذهنم صد بلا سرش میارم و با خدا تو دلم حرف میزنم
و شروع میکنم به لبخند زدن

واقعا خودمو درک نمیکنم

 

[ماهنیکا]

من عصبی نمیشم ولی اگه بشم وسیله پرتاب میکنم و به کتک کاریم میکشه

 

[zhinazhina عضو تأیید شده است.]

هار میشم گاز میگیرم

 

[مرهم]

نشخوار فکری شدید

 

[malihe]

من عصبانی نمیشم،
نمیشم
نمیشم
نمیشم
بازم نمیشم
.
.
.
قتل عااااام

 

[Farzane]

همه چی با ربط و بی ربط بهم وصل میکنم و یه تراژدی میسازم که خودم قربانی اون داستانم و کاملا حق به جانب میرم سراغ اونیکه دوسش دارم و خالی میکنم :/

 

[دامبلرد]

به پول‌های نداشتم فکر میکنم بعد که آروم شدم یهو متوجه میشم من اون پولا رو ندارم پس عصبانی‌تر میشم

 

[RPR"]

بستگی داره
اگه کسی باشه که برام خیلی مهم باشه سعی میکنم در حین عصبانیت حرف بزنم تا از چیزی که گفته برگرده
و دسته دیگه هم بازم بستگی داره
علائمم سکوت میکنم و فقط تو چشاش خیره میشم. سرش داد میزنم.
برای آروم شدن همش تو مغزم کلی دلیل میارم که طرفو از خطاش تبرئه کنم