شعر اشعار دو بیتی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تو را نادیدن ما
غم نباشد
که در خیلت
به از ما کم نباشد

من از دست تو
در عالم نهم روی
ولیکن چون تو
در عالم نباشد...

?سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز آن فتنه خونین که به بار آمده بود
خورشید ولا بر سر دار آمده بود
با پاهای بره*نه، دشتها را زینب
دنبال حسین، سایه‌وار آمده بود

حسین اسرافیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آن روز که آن قوم ستم پیشه و پست
می‌باد سر تو را به نی دست به دست
خون بود و دو چشمان زینب و حیرانم
نقش تو چگونه در دل خون بنشست
حسین اسرافیلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در واقعه‌ای چنان کجا بگریزم
زان مامن بی‌امان کجا بگریزم
چونانکه پرنده در شب غرش ابر
در پناه آسمان کجا بگریزم

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مردی که طلایه‌دار مردان خداست
از طائفه نور نوردان خداست
قطبی که مدار چشم او قبله‌نداشت
قلبش گل آفتاب‌گردان خداست

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیدار ترا به شوق، خواهم کوشید
چون جامعه تازه ایت خواهم پوشید
گر آتش صد هزار دوزخ باشی
ای مرگ، ترا مو آب خواهم کوشید

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق را باید دید و ز گفت
تا کجا میروی ای باد خزان
تا کجا می‌دمی از نای شبان
تا کجا دل بدهی حضرت یار
انتظاری که گذر کرد ز پایان خزان
رودباری که کند خشک ز او
دل به دریا بدهی از مه او
دل به دریا بدهی از مه او
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دستی ز کرم به شانه ما نزدی
بالی به هوای دانه ما نزدی
دیری است دلم چشم به راهت دارد
ای عشق، سری به خانه ما نزدی

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من همسفر ** از زرد به سرخ
یا همراه اضطراب از زرد به سرخ
یک روز به شوق، هجرتی خواهم کرد
چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمان ترا غباری از خواب گرفت
درد آمد و از دست دلم تاب گرفت
این بود پس از تو کار چشمم ای دوست:
یک عمر نشست و آب را قاب گرفت

قیصر امین پور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین