شعر اشعار دو بیتی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
حالی است که مرا ثبت دفترها باد
چون آب طرب به جام و ساغر‌ها باد
منصور چه کرد غیر باید از دوست
آن یاد خوشش همیشه در سرها باد
منصور اوجی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیروزت اگر رو به قتال آوردیم
در پاسخ تو زبان لال آوردیم
امروز به خیمه‌گاه آن دعوت ناب
صد علقمه لبیک زلال آوردیم

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هم نظری هم خبری هم قمران را قمری
هم شکراندر شکراندر شکراندر شکری

« مولانا »
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
روزی که ز دریای لبش در می رفت
نهر کلماتش از عطش پر می‌رفت
یک جوی از آن شط عطش سوز زلال
آهسته به آبیاری حر می‌رفت

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ل*ب تشنه‌ام از سپیده آبم دهید
جامی ز زلال آفتابم بدهید
من پرسش سوزان حسینم، یاران!
با حنجره عشق جوابم بدهید

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آتشکده آتش دردی ای مرد
اسطوره ایمان و نبردی ای مرد
پهنای زمین عرصه نامردانست
تنها تو در این میان مردی ای مرد

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با گام تو راه عشق آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود
با نام تو ای بهار جاری در جان
یک باغ گل محمدی باز شود

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرچند شکسته ساز خوش آهنگش
در خویش فشرده مرگ، تنگاتنگش،
بر مزرع سرخ شیعه، خوش می‌تابد
خورشید شقیقه شقایق رنگش

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همواره دلم لبالب از یاد تو باد
خورشید شبم نام سحر زاد تو باد
حاشا که بجز حرف تو حرفی بزنم
این حنجره ارزانی فریاد تو باد

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آنان که زبان عشق می‌دانند
ل*ب بسته سرود عاشقی می‌خوانند
با رفتنشان ترنم آمدن است
خورشید غروب کرده را می‌مانند

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در جاری رود عشق تطهیر شدند
چون چشمه رها ز خاک دلگیر شدند
شفاف به شکل آبشاری ز شکوه
از خویش گذشتند و سرازیر شدند

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
ای گذشته شب سیاه تبعیدی تو
عید سحراست و مرگ شب عیدی تو
تا حشر نشان کهکشان دل ماست
منظومه زخمهای خورشیدی تو

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
کس چون تو طریق پاکبازی نگرفت
با زخم نشان سرافرازی نگرفت
زین پیش دلاورا، کس چون تو شگفت
حیثیت مرگ را به بازی نگرفت
حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
ما مرغ سحر خوان شگفت آواییم
خونین پر و بالیم و شفق سیماییم
در معبر تاریخ چو کوهی بشکوه
صد بار شکسته‌ایم و پابرجاییم

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
جام شبمان تهی ز مهتاب مباد
با دیده ما وسوسه خواب مباد
رودیم و به ل*ب سرود دریا داریم
در ما نفس ** مرداب مباد

حسن حسینی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
گلی بودی در آن گلدان خالی
نوازش کردمت، گفتم چه حالی؟

همی قلبم پر از غم بود آن شب
خیالت مانده بود در آن حوالی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
دریای خیالیم و نمی نیست در اینجا
جز وهم وجود و عدمی نیست در اینجا

رمز دو جهان از ورق آینه خواندیم
جزگرد تحیر رقمی نیست در اینجا

بیدل دهلوی
 
آخرین ویرایش:

m.amir

کاربر خودمانی
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
360
پسندها
پسندها
123
امتیازها
امتیازها
43
گر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت
زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی
دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت

حسین منزوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین