در حال تایپ مجموعه شعر شمع آجین | به قلم Saghar

«بسم رب النور...»
مشاهده فایل‌پیوست 111615

نام اثر: شمع آجین
شاعر: saghar

قالب شعر: سپید
***
دیباچه:
من نمی‌گویم که شمع آجین حق من نبود.
من نمی‌گویم ملائک بال در بالم شنا کردند.
من نمی‌گویم که قطره‌های شمع خونی نبود.
من نمی‌گویم که باز سرما نبود، درد نبود، غم نبود.
من نمی‌گویم که بارانی نبود، ابری نبود، ماهی نبود.
من می‌گویم:
«من بودم و چرخش حیات و سوزش سوختن و قطره‌های خون
در اتاقی که به‌جز بلعیدنم کاری نداشت!...».
 
آخرین ویرایش:
بسمِ آنکه قلمی را ثمر بخشید... .
1652851413443.png


نویسندگان گرامی، صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!
__________
پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و شرایط تایپ آثار ادبی در " انجمن کافه نویسندگان" را با دقت مطالعه کنید.
| قوانین جامع مجموعه اشعار |
| قوانین تایپ مجموعه شعر |
__________
دقت داشته باشید بعد از 10 پست اثر شما ملزوم به داشتن جلد است، در تاپیک زیر درخواست خود را ثبت نمایید.

| تاپیک جامع درخواست جلد |
__________
بعد از "15 پست" می‌توانید ابتدا درخواست نقد و سپس درخواست تگ بدهید.

| درخواست نقد اشعار |
| درخواست تگ برای اشعار |
__________
همچنین پس از ارسال حداقل 25 پست، پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی‌های لازم صورت گیرد.
| اعلام اتمام مجموعه شعر |
__________
|با آرزوی درخشش قلم شما |
[مدیریت تالار بوستان شعر
]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صدای غرش باد و سوز سرد در اتاق می‌پیچد و
زخم‌هایم را تازه می‌کند
پوزخندی به لـ*ـب داشته و در دلم انسان‌های جماد و
در چشم شیاطینی سرخ می‌بینم
شمع‌ها گداخته می‌شوند و می‌سوزند و باز هم
زیر پایم با قطرات سرخ زینت داده می‌شود
من دیگر سیاهم یا سپید؟
سرخم یا که سبز؟

از هرچه که بودم
از هرچه که هستم
بیزارم و بیزارم و بیزار...
 
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین