بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده عزیز.
نویسنده: @نازلـی
منتقد شما: @Fatemeh.m
لازم به ذکر است که:
✔ پس از نقد، بر روی دلنوشته شما نظارت خواهر شد و در صورت عدم توجه به حرفها و راهنماییهای منتقد، با درخواستهای نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
✔ نقدها در کمال انصاف بوده و منتقد فرد وارد به مباحث ادبیست؛ و از بابت صحت نقد و راهنماییِ منتقد، نگرانی نداشته باشید.
✔ نقدپذیر باشید و در برابر نقد خود، جبهه نگیرید. چرا که تمام تلاش ما در جهت پیشرفت نویسندههاست.
✔ از ارسال پست اسپم، تشکر و... خودداری فرمائید.
* میتوانید دفاعیههای خود را در همین تاپیک ارائه دهید.
لینک دلنوشته:
نام اثر: بوف پاییزی
به قلمِ: نازلی
ژانر: درام
خلاصه:
نشسته بودم تو تراس خونه ی آقاجون، همون تراسی که نرده های آهنیش رو تازه رنگ آبی زده بودن، لم داده بودم روی صندلی حصیری و خودمو گم کرده بودم لابلای پتوی پشمی ای که همیشه خانم جون مینداخت روی شونه هاش، روبروم پر بود از درختایی که انگار با خرمالو چراغونی کرده بودنشون، حیاط شده بود دریای برگ، برگ های خشکی که همیشه راه رفتن روی اونها و صداش خش خششون تورو یادم میاره، تویی که حالا نمیدونم کجای دلتم. کجای ذهنتم. دلم میخواد خودمو از تو تراس پرت کنم توی دنیای تو. راستی خانم جون یه پتو پشمی واست کنار گذاشته، یادش مونده تو عاشق رنگ آبی فیروزه ای هستی، یادم مونده رنگ نگین انگشترت رو که هنوز جا خوش کرده روی انگشت دست راستت.
نویسنده: @نازلـی
منتقد: @Fatemeh.m
نقد دلنوشته بوف پاییزی
?نقد نام:
نام دلنوشته جدید است و خواننده را جذب میکند. بوف نماد شومی و بدی است و پاییز نماد عشق و دلتنگی است و دلیل انتخاب اسم بوف پاییزی توسط دلنگار بداقبال و دلتنگ بودنش در عشق است. این اسم برای ما فضای پر از غم دلنوشته را تداعی میکند و با ژانر عاشقانه-درام و همهی پارتها مرتبط است.
?نقد مقدمه:
از مقدمه درمیابیم که این دلنوشته هم مانند اکثر دلنوشتهها مربوط به عشق است و در خطاب مع*شوق دلنگار نوشته شده است. مقدمه با سایر پارتها هماهنگ است اما ژانر بهتر است عاشقانه-درام انتخاب شود تا هم با مقدمه و هم بقیهی پارتها تناسب بیشتری داشته باشد.
دلنگار مقدمه را با تصویرسازی آغاز کرده و بیان میکند چقدر دلتنگ معشوقش هست و نمیداند معشوقش الآن نسبت به او چه حسی دارد و کجای زندگیش جای دارد.
نشسته بودم تو تراس خونه ی آقاجون، همون تراسی که نرده های آهنیش رو تازه رنگ آبی زده بودن، لم داده بودم روی صندلی حصیری و خودمو گم کرده بودم لابلای پتوی پشمی ای که همیشه خانم جون مینداخت روی شونه هاش، روبروم پر بود از درختایی که انگار با خرمالو چراغونی کرده بودنشون،[در اینجا دلنگار تصویری را برایمان ترسیم کرده که روی صندلی در تراس خانهی قدیمی نشسته و به دختران حیاط نگاه میکند]
حیاط شده بود دریای برگ، برگ های خشکی که همیشه راه رفتن روی اونها و صداش خش خششون تورو یادم میاره، تویی که حالا نمیدونم کجای دلتم. کجای ذهنتم. دلم میخواد خودمو از تو تراس پرت کنم توی دنیای تو. راستی خانم جون یه پتو پشمی واست کنار گذاشته، یادش مونده تو عاشق رنگ آبی فیروزه ای هستی، یادم مونده رنگ نگین انگشترت رو که هنوز جا خوش کرده روی انگشت دست راستت.[در ادامه دلنگار با صدای برگهای پاییزی یاد معشوقش میافتد و از دلتنگی که نسبت به او دارد سخن میگوید]
مقدمه به صورت گفتاری نوشته شده و ادبی نیست؛ زیباتر است که در نوشتن دلنوشته ادبی از کلمات عامیانه استفاده نشود تا مخاطب بیشتر جذب دلنوشته شود.
?نقد جلد:
کیفیت و طراحی جلد خوب است و فضای تاریک و غمناک آن با ژانر عاشقانه-درام تناسب دارد و به خوبی حس شکست در عشق و دلتنگی را به مخاطب القا میکند، همچنین با محتوای همهی پارتها همخوانی دارد و حس قابل درک از توصیف و روایت بیانشده در هر پارت در جلد نمایان است.
?نقد آرایه:
در برخی از قسمتهای نوشته آرایههای خوب و متنوعی بهکار رفته اما تعدادشان میتوانست بیشتر باشد.
پخش بودن آرایههای بهکار رفته و فاصلهی زیاد آنها باعث شده کمتر مورد توجه قرار گیرند.
بعضی از پارتها فاقد آرایه هستند.
آرایهی دلنوشتهها نقطهی تمایزی هستند که برمبنای آن زیبایی دلنوشته را بررسی و تشخیص میدهند پس باید توجه بیشتری به آنها بشود.
مثال:
ذوق که در دلت موج می زند(استعاره مکنیه)
مثل فرشته ی مهربان بال زد(تشبیه)
درخت های خرمالو انگار با سیلی صورتشون رو سرخ نگه داشته بودند(تشخیص)
ساده لوحی این دل(تشخیص)
با نگاهی که دل هر سیاه دلی را ذوب میکند(کنایه)
?نقد ساختمان:
دلنوشته به صورت عامیانه نوشته شده است.
به گونهای که دلنگار ابتدای اکثر پارتها مخاطب را به گذشته پرتاب میکند و خاطراتی از گذشته بیان میکند تا با یادآوری این خاطرات دلتنگیش را به معشوقش اظهار کند.
?نقد واژگان:
واژگان استفاده شده از نظر املایی و تناسب مشکلی ندارند و از تنوع خوبی برخوردارند.
نرگس نوبرانه ی پاییز
درخت های تئاتر شهر
سوژه شدن
هزار و یک شب
این کلمات نمونههایی از واژگان و ترکیباتی هستند که بهکار بردن درستشان نشان از باز بودن ذهن نویسنده دارد.
?نقد ایده و پردازش:
ایدهی خلاقانهای که نویسنده به آن پرداخته این است که ابتدای هر پارت از خاطرات و حرفهایی که در گذشته مادربزرگش به او گفته برای معشوقش میگوید.
دلنگار دارد از معشوقش سخن میگوید که با هم خوشحال بودند اما ناگهان او عوض شده است و اتفاقی برایش افتاده و دیگر نمیتوانند با هم باشند و اکنون دلنگار از دلتنگیش میگوید.
?نقد نگارش:
دلنگار تا حد امکان علائم نگارشی را رعایت کرده و ایرادی به چشم نمیخورد.
?نکات کلیدی برای دلنگار:
۱.بهتر است دلنوشتههای خود را به صورت ادبی بنویسید تا به جذابیت آنها افزوده شود.
۲.از تعداد آرایههای بیشتری برای افزایش زیبایی نوشته خود بهره ببرید.