نقد و بررسی نقد و بررسی مجموعه اشعار زلف یار | منتقد: ارغنون خاک برسر

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
« به نامِ خالقِ زبانی که انتقاد می‌کند »
d90e08_23160507-fda7675f4ab55cac7ac0dac53903db6d.jpg


نقد به هرجهت باید بر این پایه باشد که صادقانه تمامی کاستی‌های اثر را بازگو کند و درجهت پیشرفت آن، قلمِ نقاد خود را حرکت دهد.
به یاد داشته باشید، منتقد شما با دیدی بی‌طرف و به دور از کینه، در راستای ارتقای سطح قلم شما گام برمی‌دارد.
 
آخرین ویرایش:
باعرض درود خدمت کاربر گرامی؛ در ادامه به نقد مجموعه اشعار شما می‌پردازیم.

نام اثر:
نام اثر از دو واژه‌ی کلیشه‌ی زلف و یار، یک عبارت کلیشه‌ی جدید ساخته بود! به‌طور خلاصه نام اثر، کششی در مخاطب ایجاد نمی‌کند و جذابیت خاصی ندارد اما از لحاظ ارتباط داشتن، نام شعر با ژانر آن مرتبط بود. هرچند بهتر بود که ژانر تراژدی را نیز اضافه کنید و یک نام جدید که هم عاشقانه و هم تراژیک باشد (باتوجه به محتوای فکری خویش و معنای ملموس اشعارتان که ترکیبی از شیفتگی و اندوه است.)، تدارک ببینید.

لحن و زبان اثر:
لحن شعر فاقد هرگونه پیچیدگی، ساده و روان است. اشعار دارای کلماتی ساده هستند. شعر دستور زبان قدیمی و کهن ندارد و عبارات کماکان نو هستند. جمله‌ها کوتاه هستند. مانند: « دیده‌ام پر شد ز اشک، تا که دیدم رویِ تو. » طرز چینش واژگان، متوسط است، در بعضی‌ اشعار چینش واژگان به شکلی آهنگین آمده و در بعضی نه. بطور مثال چینش این شعر که این‌گونه آمده:
"در کالبد این تن آزرده دیده
قلبی تپنده چون خورشیدی برافروخته
و جایی سراسر محسوس داری"
می‌توانست این‌گونه، بهتر نوشته شود:
" درین آزرده تن،
قلبی حزین،
افروخته چون خورشید دارم من
تو ای نورِ جهان‌افروز،
بیا دارم تو را جایی چنین محسوس"

یا بطور مثال در شعرِ:
"شاخه به شاخه‌ی موهایت
در باغ دلم
سر به فلک کشیده‌اند
من در گذر از
ریشه‌های این جنگل افشان
چگونه بی‌میل گذر کنم؟"
اگر کمی چینش را تغییر می‌دادید، از دستورهای زبانی کهن و واژگان مترادفِ خوش‌آهنگ‌تری کمک می‌گرفتید، می‌توانست به چنین چیزی بدل شود و بسیار به زیبایی شعرتان بیافزاید:
" شاخه به شاخه زلفت
سر به فلک کشیده
باغ دلم را
من در گذر از ریشه‌ی این جنگل افشان،
بی‌میل چگونه بتوانم که گریزم؟"

درکل ایرادات زیادی در چینش واژگانی داشتید که در ادامه‌ی نقد، تاثیرِ جدی آن را بر اشعار خواهیم دید.

صنایع اثر:
آرایه‌هایی که به چشم می‌خوردند، اغلب آرایه‌های تشبیه و تضمن « کالبد، قلب» بودند. آرایه‌ی کنایه نیز « مثلا در یکی از ابیات، قند در دل آب شدن، کنایه از به شوق افتادن و غلیان احساسات فرد» به‌طور نامحسوسی وجود داشت. بااین‌وجود، شوربختانه خلاقیت بسیار کمی در اشعار شما دیده میشد. همه‌چیز یادآورِ کلیشه‌هایی بود که حتی در قالب درستی قرار نگرفته بودند. جمله‌ها تعابیر خاصی نداشتند و واژگان، بااین‌که شعر از عواطف و تخیل خوبی برخوردار بود، نتوانسته بودند انتقال احساسات خوبی داشته باشند.

تعیین حد نوآوری اثر:
نگاه شاعر، نگاه شگفت‌آوری نبود، درواقع می‌شود گفت که نویسنده از دریچه‌ی چشم یک شاعر نگاه نکرده بود. شاعر نتوانسته بود عواطف و خیالاتش را _ که به معشوقه‌ی دست نیافتنی‌اش منتهی میشد _ به خوبی انتقال دهد و اشعار خلاقانه‌ای ابداع کند. باعرض پوزش حد نوآوری در این اثر‌، متوسط رو به پایین بود.

پیام و مضمون اثر:
مضمون شعر‌، عاشقانه‌ای بود به روایت فردی دل‌ آزرده از جفای یار پیام خاصی در شعر یافت نمی‌شد جز این‌که شاعر یک عاشق است و حتی از بی‌اعتنایی‌های یار خرسندیِ عزیزی در خود دارد که رفته رفته جایش را به گلایه می‌دهد. شعر بیش‌تر تراژیک بود و تنها نقدی که از این بابت داریم‌، نبودِ ژانر تراژدی در پارت اول یا همان شناسنامه‌ی اثر است چرا که ژانر قالب بر اثر شما عاشقانه نیست.

ساختار اثر:
شعر گاها آهنگین بود و گاها بی‌آهنگ و خشک. از این رو، قالب نیمایی رعایت نشده بود. قافیه‌های شعر نیز مانند دیگر اشعار قالب نیمایی، آزاد نبودند و همانطور که گفته شد، بعضی از ابیات و اشعار حتی آهنگی هم نداشتند چه برسد به قافیه و وزن. می‌توان گفت شکل و نمای شعر، اصلا قالب خاصی را رعایت نکرده بود زیرا چندی از اشعار وزن و قافیه‌ی مشخصی در انتهای هر مصرع داشتند و چندی از اشعار موزون بودند و تقریبا قالبی آزاد داشتند.

ترکیب و تالیف اثر:
شعر آغاز نسبتا خوبی داشت و هماهنگی واحدی در ابیات و اشعار وجود داشت اما گویا هرچه به پایان نزدیک‌تر میشد، تناسب اجزای خود را از دست می‌داد.

نوع اثر:
شعر، عاشقانه بود. یعنی قرار براین بود که عاشقانه باشد اما بیش‌تر تراژدی بود و شاعر از پس نوعی که برای شعر خود انتخاب کرده بود برنیامده بود.

خسته نباشید. ❤️
 
آخرین ویرایش:
ممنونم از زحماتت..
اما یک سری مسائل هست که باید بگم چون حس میکنم بیش از حد راجب اشعارم بی انصافی شده.
مورد اول اینه که این اشعار نو هستن و غالبا با الفاظ نو نوشته میشن.
مورد دوم بحث آرایه هاست، بیش از اون چیزی که شما گفتید از ارایه های مختلف استفاده شده.
مورد سوم قالب اشعاره، آزاد رو شما ندیدین آیا؟؟؟؟
مورد بعد، چرا راجب پوئن های مثبت موارد کاملی مثل رعایت نیم فاصله و... ندیدم؟
اشعار من واقعا در این حد بد نبود که چنین نقدی در موردش شد...
بابت صحبت هام معذورم اما تحمل چنین چیزی رو واسه اشعاری که چندماه روش زحمت کشیدم نداشتم.
خوشحال میشم نقدتون رو تصحیح کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یاسمن بهادرییاسمن بهادری عضو تأیید شده است.

مدرس رمان نویسی + نویسنده نوقلم ادبیات
نویسنده نوقلـم
شاعـر
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,646
پسندها
پسندها
20,152
امتیازها
امتیازها
763
سکه
518
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین